انحراف، گمراهی، کجراهی
انحراف، گمراهی، کجراهی، ضلالت، فریفتگی، غلط، عدم انطباق کانونی
مترادف ها
پیشنهاد کاربران
کلمه "کجراه" یکی از معانی اش میانبر است. اما به طور کلی وقتی می خواهیم به مسیری اشاره کنیم که کوتاه تر از راه اصلی و معمول است و اغلب از مسیرهای فرعی و غیرمعمول می گذرد، می توانیم از کلمه "کجراه" استفاده کنیم.
... [مشاهده متن کامل]
برای درک بهتر، به این مثال ها توجه کنید:
* "برای رسیدن سریع تر به مقصد، از یک کجراه در میان جنگل عبور کردیم. " ( در اینجا کجراه به معنی میانبر و مسیری کوتاه تر از راه اصلی است. )
* "به جای رفتن از جاده اصلی، از کجراه رفتیم و خیلی زودتر رسیدیم. " ( باز هم کجراه به معنی راه میانبر است. )
... [مشاهده متن کامل]
برای درک بهتر، به این مثال ها توجه کنید:
* "برای رسیدن سریع تر به مقصد، از یک کجراه در میان جنگل عبور کردیم. " ( در اینجا کجراه به معنی میانبر و مسیری کوتاه تر از راه اصلی است. )
* "به جای رفتن از جاده اصلی، از کجراه رفتیم و خیلی زودتر رسیدیم. " ( باز هم کجراه به معنی راه میانبر است. )
کَج راهی. گمراهی، انحراف، اشتباه، خبطِ دماغ. ( پاتوبیولوژی ) انحراف از جریان یا حالت معمولی. مترادفِ این واژه در زبان انگلیسی Aberration می باشد.