کبیر

/kabir/

    great
    elder or eldest
    major
    capital
    mortal
    elder
    dignitary
    adult

مترادف ها

great (صفت)
فراوان، ماهر، بزرگ، کبیر، مهم، ابستن، عظیم، معتبر، عالی، مطنطن، بصیر، زیاد، خطیر، عالی مقام، متعال، هنگفت، تومند

adult (صفت)
بالغ، بزرگ، کبیر، به حد رشد رسیده، با وقار

major (صفت)
بالغ، بزرگ، کبیر، بیشتر، عمده، ارشد، بزرگتر، اعظم، اکبر، مهاد، بیشین

arch- (پیشوند)
بزرگ، کبیر، رئیس

پیشنهاد کاربران

کبیر ( هندی:कबीर، پنجابی:ਕਬੀਰ ) یا کبیر داس، شاعر و قدیس هندی بود که سروده ها و نوشته هایش در جنبش بهکتی تأثیرگذار بود.
کبیر در خانواده ای بافنده و مسلمان پرورش یافت چون و برخی بر این باورند که مادرش ( نیما ) و پدرش ( نیرو ) او را در یک سفر در بین راه می یابد و او را بعنوان فرزند خود می پذیرد. او شاگرد یک قدیس هندو به نام راماناندا بود. او در شهر بنارس پرورش یافت و در همان جا هم دیده از دنیا فروبست.
...
[مشاهده متن کامل]

با این که کبیر بافنده بود، از او در زمره شاعران نامی جهان یاد می شود؛ در هند نیز او از بزرگترین شاعران دانسته می شود.
کتاب گورو گرانت صاحب بیش از پانصد شعر از اشعار کبیر را در خود جای داده است؛ پیروان آئین سیک که به طور خاص به گورو گرانت صاحب حرمت می نهند، کبیر را هم پایه گوروها می شمارند.
مهم ترین اثر کبیر، کتاب بیجک ( به معنی جوانه ) است که دربردارنده دیدگاه های عرفانی اوست. کبیر، به دنبال انسانی کامل و جهانی بود و از تعصب ادیان و مذاهب و گروهها و نژادها بیزاری می جست. رابیندرانات تاگور شاعر هندی یکصد شعر از اشعار کبیر را در کتابی با عنوان ترانه های کبیر به انگلیسی ترجمه کرده است. این کتاب توسط لیلا فرجامی به فارسی برگردانده شده است.
در اشعارش سروده است:
ای بنده، در کجا مرا جستجو میکنی؟
من کنار تو هستم.
من در معبد و مسجد نیستم. من در کابالاه و کایلاش نیستم:
اگر تو جوینده حقیقی باشی،
مرا می بینی
مرا در لحظه ای از زمان دیدار خواهی کرد…
کبیر میگوید :ای زاهد، خدا نفسِ تمام نفس هاست

کبیرکبیر
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/کبیر_(صوفی)
بزرگ
گران
دشوار
بزرگ، باقور
در گفتار لری میانکوه دزفول :
گَ پ ( بسیار پر کاربرد ) = بزرگ
واژه های پرکاربرد:
پدر گَپ، داگَپ
بُو گَپی = نیا، جد بزرگ
گَپ گَپان = بزرگ بزرگان
گَپ و کُچیر = بزرگ و کوچک
واژه های کبیر، کِبَر و کِبار و حتی جَد و اجداد همه از واژه گَ پ به معنای بزرگ گرفته شده اند.
...
[مشاهده متن کامل]

واژه کبیر مانند ساخت واژه کُچیر در زبان های ایران باختری بوده و یک واژه ایرانی باستانی است.

کبیر به مفهوم همیشه بزرگ به نظرم نزدیکتر است
این واژه نیز مثل بیشتر واژه های زبان من درآوردی عربی ، از زبان های دیگر گرفته شده است ، درپیش از اسلام به زرتشتیان میان رودان گبر می گفتند که به معنی بزرگ است ، البته برخی می گویند که ایرانی ها و عرب ها این واژه را از آرامی گرفتند که به نظرم درست نیست ، در سانسکریت به آموزگار دینی گورو می گویند و در لری مثلن به انسان کهنسال گور ( واو ساکن است ) می گویند :
...
[مشاهده متن کامل]

گورو ( در سانسکریت )
گور ( در لری با واو ساکن )
گبر ( به زرتشتیان گفته میشد و می شود )
کبر
کبیر

همخانواده این واژه در ایران باستان بکار برده می شد و در بسیاری از زبانهای ایرانی نیز هنوز بکار برده می شود ، به زرتشتیان میان رودان پیش از اسلام گبر می گفتند که به معنی بزرگ است ، برخی می گویند که این
...
[مشاهده متن کامل]
واژه آرامی است ، ولی به نظر من این واژه با واژه گورو در سانسکریت همخانواده است چنانکه لرها مثلن بجای گبر ، گُوْر می گویند .

معنی کبیر بزرگ ، عظیم ، کلان و. . . .
برابر پارسی بزرگ و گرامی مهان و. . .
بزرگ
عظیم


.
کبیر گویشی دیگر از واژه گبیر است که با گبر به مانای سرور بزرگ باوقار ( نیکنام ایرانیان ) همخانواده است همانگونه که در گویش جهرمی اگر کودکی به سن نوجوانی برسد میگویند گبر شده است. همچونین واژه گب یا گپ در لری و کُردی به مانای بزرگ است. ازینرو واژگان کبر، تکبیر، استکبار، اکابر، مکبر و اکبر ریشه آریایی ولی گرامر اربی دارند. دانستنی است واژه اکبیر akbīr یا اک ویر یا آک ویر در گویش کُردی و لری یا اکبیری ekbīrī در گویش تهرانی ( آک= زشت - پلید بیر - ویر=اندیشه خیال ) به مانای زشت اندیش پلید خیال هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

کبیر بر وزن فعیل از ریشه کبر
ریشه ای ایرانی دارد گبر ریشه ی ایرانی آن است.
گَور، در زبان های کردی و لری به معنای بزرگ و مسن استفاده می شود.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)