اسم نوعی اسب. نامگذاری شده به خاطر رنگش مطلق رنگ اسب است .
نیل فام
نیلگون
زاق
ازرق
منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹
علی باقری٠١:١٩ - ١٣٩٩/٠٥/١٣
جناب باقری شما در این کامنت درست فرمودید که کبود در گذشته کپود بوده اما کپود چیشت؟ ریشه یابی کبود/کپوت/ کبوت
کپود از کپ بد / بود آمده که بخش اول آن اشاره با کاپ / کپ ( cap ) / بعد ها کف ( به معنای پوشاننده ) و بخش دوم آن از بُد یا بود آمده ( یا اشاره به بت / بد دارد یا از . . . . ود ساخته شده یعنی پسوند ود گرفته مانند خمود / نمود )
... [مشاهده متن کامل]
=> کاپ / کپ / کف / کب همگی به دو چیز اشاره دارند 1 - گنجایش 2 - در بردارنده
خب این چه رپتی به رنگ دارد ؟؟؟؟ علتش اینست که هر آنچه در کپ و کف بگنجد رنگی نسبتا تیره به خود میگیرد یعنی تیره تر است از همینرو به رنگ های تیره کبود گفته شد
گنبد کبود پس چه میباشد؟؟؟؟؟ گنبد از گ انب بد یا گن/گم/خم/قم بد ساخته شده بخش اول آن اشاره به خم و انحنا دارد همچون قمقمه / خمره / قمار ( مست و خم شده = خمار ) گم و کم در کمان = انحنا داشتن و در گم شدن یعنی خارج از دیده و راستای دید . . . . . بخش دوم آن هم اشاره به بُد یا بُت دارد مانند کالبد ( کال بد ) هرچیزی که به جسم اشاره داشته باشد => گنبد یعنی جسم انحنا دار = مخروطی
=> گنبد کبود = مخروطی تیره = استعاره از آسمان کبود است یعنی آسمان را مخروطی شکل و به رنگ تیره نامید
کبود با کاپوت هم معنی میباشد یعنی همانند کاپ پوشاننده / دربرگرفته ؛ در زبان لاتین هم cap به معنای گنجایش است و cup به معنای ظرف ( که باز هم اشاره به گنجایش دارد ) خود گنجایش هم در برگرفتن و پوشانیدن است ؛ واژه پوشیدن یعنی مستور کردن و گاها به مینِ چتر حمایت شناخته شد.
کَهو
گویش طالقانی
کبود
رنگ ابی تیره
زاق
Light blue
به رنگ نیل ؛ کبود :
به پیش اندرون ساخته هفت پیل
برو تخت پیروزه هم رنگ نیل.
فردوسی.
گُوَرمق یعنی کبود شدن به ترکی
در لری بختیاری
کبود: کِوو، کُوْ
جایی که روی بدن انسان سیاه می شود
کبود : در پهلوی کپود kapōt بوده است.
( ( ز یاقوت سرخست چرخ کبود؛
نه از آب و باد و نه از گرد و دود. ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 199 )
کبود
ازرق
ازرق
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)