کاویدن


    burrow
    dig
    excavate
    ransack
    root
    to dig
    to search deeply

فارسی به انگلیسی

کاویدن با پنجه
paw, scratch

کاویدن با ناخن
scratch

مترادف ها

analyze (فعل)
تحلیل کردن، جدا کردن، تجزیه کردن، کاویدن، جزئیات را مطالعه کردن، تشریح کردن، با تجزیه ازمایش کردن، فرگشایی کردن

excavate (فعل)
کاویدن، حفر کردن، از خاک در اوردن، حفاری کردن

drag (فعل)
کاویدن، کشیدن، کشاندن، بزور کشیدن، سخت کشیدن، لاروبی کردن، با تور گرفتن

rummage (فعل)
کاویدن، زیر و رو کردن، خوب گشتن

analyse (فعل)
تحلیل کردن، کاویدن، جزئیات را مطالعه کردن، تشریح کردن، با تجزیه ازمایش کردن، فرگشایی کردن

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

کاویدنکاویدنکاویدنکاویدن
کاویدن یا کافتن ب چم جدا نمودن هس
دعوا کول یعنی کسی که در جست و جوی دعوا کردن است کاویدن یعنی کولیدن ، کولیدن یعنی حفر کردن و جست و جو کردن و زیر و رو کردن
K�w کئو - k�w کُو=کاو، گود، سوراخ، غار، غول، مغاره، کاوش، حفره، مقعر، فرو رفتگی، تو رفتگی، گوشه، کنار، دامنه، و. . . فعل امر کئومک k�wmek - k�wmek =کاویدن، کندن، حفاری کردن، حفرکردن، گود کردن، مجوف کردن، شیار دار کردن، خیش زدن، خیش کشیدن، شیار زدن، شخم زدن، تفحص کردن، جست وجوکردن، کاوش کردن، کند و کاو کردن، و. . . - داگی کئومک dagy k�wmek=کوه را حفر ( سوراخ کردن ) کردن - dagyň k�wegyداغینگ کئوِگی= حفرۀ کوه، غار، کنار کوه، و. . . - اُل داگینگ کئوِگیندا یاشایار ol dagyň k�weginde yaşayar=او در دامنۀ ( کنار، حفرۀ، و. . . ) کوه زندگی می کند - یری کئومک ( کُومک ) yery k�wmek ( k�wmek ) = زمین را حفر ( سوراخ ) کردن، زمین را کندن
...
[مشاهده متن کامل]

از ریشۀ کاو= مقعر، سوراخ، غار، غول، مغاره، کاو، مجوف کردن ( cove انگلیسی ) Caveman=غارنشین
ارتباط کلمات فارسی ، انگلیسی با زبان ترکی وبلاک poladabady@blogfa. com

پالیدن
واژه ی کاویدن از ریشه ی خاو xau - کاو kau به معنای ایجاد سوراخ ستانده شده و با واژه ی cavern انگلیسی به معنی غار و سوراخ کوه همریشه است .
در زبان ترکی به غار "کؤهُل" گفته می شود که احتمال می رود با واژه ی cavern انگلیسی همریشه باشد .
کاویدن : تحریف کُویدن پهلوی و همریشه کلمه کُوِر انگلیسی به معنای کاونده
فعل کاویدن با ریشه کاو/kav، با فعل cave در زبان انگلیسی یکسان است ( هر دو به معنی حفر کردن ) .
این ریشه در واژه های انگلیسی و فارسی همچون concave، قفس و cage به کار رفته است. برای توضیحات تکمیلی لطفا به قسمت نظرات برای واژه قفس مراجعه فرمایید.
مرجع: یوتیوب، کانال Originally Same
ور رفتن