کاوی


    cavity
    concavity

مترادف ها

cavity (اسم)
سوراخ، کرم خوردگی دندان، حفره، گودال، کاواک، کاوی

concavity (اسم)
کاوی، تقعر، تو گودی، فرو رفتگی

پیشنهاد کاربران

کاوی شکل اوستایی از نام "کی" میباشد بمعنای شاه و شهریار و خسرو
کاوی ها اولین روانشانسان قوم ایران بودند که طبق خصوصیات ملت ایران از آنان بهره می جستند که در طول زمان به مجوس، موبد، مغ و . . . تبدیل شدند . بهترین کسانی که با دروغ و احساست آنها را برای منافع خود تحت کنترل دارند.
کاوی : [ اصطلاح چوپانی ] گوسفندی که برای اولین بار زائیده باشد.
کاوی: [ اصطلاح طب سنتی ]یعنی داغ کننده و سوزنده و مراد از آن دوائی است که جلد را بسبب شدت احراق و تجفیف خود بهم در آورد و مجاری اخلاط آن را مسدود سازد و مسام را بند کند و عضو را بکاود مانند عضو گرم بریان داغ کرده شده مانند زاج و قلقطار

بپرس