درود
کاویدن، ریخت دیگری از بنواژه ی "کافتن" است و همچم با بنواژه ی شکافتن به چم چاک دادن، شکاف زدن.
کافتن و کاویدن به چم جستجو و تهی کردن نیز است:
سپاه آن صدفها همی کافتند/به خروار در و گهر یافتند
... [مشاهده متن کامل]
اسدی توسی
بکاوید کالاش را سربسر/که داند که چه یافت زر و گهر.
عنصری
کسی نیز بر اترط کینه جوی/نیارست کاویدن از بیم اوی.
فردوسی
پسوند بنواژه سازِ [ایدَن] همیشه به بن کنونیِ بنواژه یا مصدر می نشیند و پسوند بنواژه سازِ [اَن] همیشه به بن گذشته ی بنواژه می پیوندد:
گشتن و گردیدن، ، خفتن و خوابیدن، ، کوفتن و کوبیدن، ، تافتن و تابیدن، ، رشتن و ریسیدن، ، شتافتن و شتابیدن، ، شنفتن و شنیدن، ، جستن و جهیدن، ، کافتن و کاویدن و. . .
[اک] پسوندی ست که با پیوستن به بن کنونی، نام می سازد مانند خوراک، پوشاک، سوزاک، کاواک
کاواک= چیز کاویده شده و میان تهی.
کاواکلاما در تورکی به معنی :جستجو همراه با خالی کردن. مثل جستجو دسته کلید از داخل صندوقچه پر. . . به معنی خالی کردن نیز هست. در فارسی به شکل "کاویدن" وارد شده. تمام مصدر ها با پسوند "ایدن" در فارسی از
... [مشاهده متن کامل] سایر زبانها وارد شده اند. . " کاوا " برابر با "هاوا" نیز با بار معنایی خالی و تهی در فارسی به شکل"هوا" وارد شده است.
خالی. پوچ. بی معنی
کله خر. . بی مغز. . کودن
حفره، گودال، چاله، برگردان برای واژه انگلیسی "cavity".