کانال

/kAnAl/

    channel
    canal
    duct

فارسی به انگلیسی

کانال ارتباطی
pipeline

کانال پرده
pelmet

کانال ریشه
root canal

کانال سوئز
suez canal

کانال مهره ای
spinal canal

کانال کشی کردن
canalize

کانال کشیدن
channelize

مترادف ها

cut (اسم)
تخفیف، قطع، برش، جوی، شکاف، کانال، چاک، معبر، بریدگی، مقطع

groove (اسم)
خط، گودی، کانال، شیار، خیاره، خان تفنگ، کار جاری و یکنواخت، عادت زندگی

channel (اسم)
مجرا، ترعه، کانال، مجرای فاضل اب، دریا، ورودی و خروجی مجرایی

gullet (اسم)
مجرا، نای، کانال، اب گذر، مری، گلو

kennel (اسم)
جوی، کانال، ناودان، مجرایاب خیابان، مجرای کوچک، لانه سگ یا روباه

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

کانالکانالکانالکانال
به کانالهایی مانند کانال تلکرام دِهلیز هم میتوان گفت.
لینک > پیوند
پروفایل > نمایه
کانال: گذاره
برای وسایل سرمایشی : باد راه
کانال توسط انسان ساخته میشه.
رود خانه توسط عوامل طبیعی به وجود میاد.
با "وادی - عربی" هیچ ارتباطی ندارد.
" وَادَای: vaδay " به معنی "کانال آب" توسط ( کریستین بارتولومه ) معنی شده؛ یک نظر ودلیل بر صحت امر نیست وذکر نشد.
و چرا نباید گفت این واژه اصلاً از عربی گرفته شد نه برعکس؟
پیامراه
اگر از کانال معنایی به جز کانال تلویزیون و کانال پیامرسان ها و. . . چیزی مثل کانال حفر شده تو جبهه ها و تونل ها مراد هست به نظرم واژه �کَندَک� میتونه واژه مناسبی باشه.
اگه کانال روی زمین باشه همون �کندک�نامیده بشه و اگه کانال یا تونل زیرزمینی باشه میشه گفت �زیرکندک�
...
[مشاهده متن کامل]

نکته:تشابه وزن و هیات کندک با خندق عربی یکی از امتیازات کندک میتونه به حساب بیاد. شاید هم خندق معرب کندک بوده باشه.

1 - هواگُذَر
2 - آب گُذَر
3 - راه گُذَر
4 - گُذَرگاه
کانال آب گرل
درگاه
برای نمونه درگاه تلگرامی یا درگاه آموزشی
کاریز
بجای کانالیزه کردن یا نمودن نیز می توان کاریزه نمودن گفت و نوشت.

نمونه:
اکنون بیش از پیش روشن است که نیروهای امپریالیستی با استفاده بهینه، علمی و گسترده از رسانه های گروهی و توانمندی هایی چون �فِیس بوک�، �توییتر� و مانند آنها، نقش مهمی در �مهندسی اجتماعی� و کاریزه نمودن ( کانالیزه کردن ) رویدادهای انتخابات ریاست جمهوری و پس از آن، به سود خود داشته اند.
...
[مشاهده متن کامل]

برگرفته از یادداشتی در پیوند زیر:
ب. الف. بزرگمهر ۷ فروردین ۱۳۸۹
https://www. behzadbozorgmehr. com/2010/03/blog - post_28. html
https://www. behzadbozorgmehr. com/2010/03/blog - post_28. html

کانال به معنای دستگاهی برای انتقال هست و کلمه" خط" همین معنی رو میده و خط رو وقتی مینویسیم میشه دستگاهی برای انتقال پیام یا مثلا خط انتقال آب که از روی نامش معلومه و. . .
در گفتار لری واژه ی باستانی کَندال که بسیار پر کاربرد است و به مَنای خط و شکاف کنده شده دارای گودی، فرورفتگی زمین و. . . می باشد.
افسوس که نوشته اید واژه فرانسوی است.
کانال فارسی نو شده ی کَندال یا کَنال است.
...
[مشاهده متن کامل]

و چون به معنای جایی و شکافی و راه یا مسیری کنده شده یا ایجاد شده است، می توان برای مسیر ایجاد شده برای باد، آب، نور، لوله، کابل های برق یا. . . به کار برده شود.

چون درمورد تلوزیون هم به کار میرود میتوانیم از ترعه استفاده بکنیم
چون کانال برای تلوزیون هست و کلا کانال یه راه هست ما میتونیم با بازی با کلمات معدلی پیدا بکنیم که ان" راهه" هست
واژه کانال از دو بخش کن ( کندن ) و پسوند - ال ( جا ) ساخته شده است و به معنی "جای کنده شده" می باشد؛ نمونه های دیگر:
گودال= جای گود
چنگال= جایی که چنگ دارد
پیچال= جایی که پیچ خوردگی دارد
واژه پارسی "کنال" در زبان انگلیسی به دو ریخت زیر به کار می رود:
...
[مشاهده متن کامل]

canal: آبراهه
channel: شبکه تلویزیونی
واژه canal در آغاز تنها به معنی آبراه "کنده" شده به کار می رفت ولی پس از پیدایش تلویزیون به هر یک از شبکه های تلویزیونی نیز کانال channel گفته شد که هر دو از ریشه "کندن" در زبان پارسی هستند.
در زبان اربی به شبکه تلویزیونی "قنات" می گویند که واژه قنات هم دگرگون شده واژه پارسی "کنا" به معنی کنده شده است.
واژه تازی "خندق" هم دگرگون شده واژه پارسی پهلوی "کندک" است.
همچنین واژه "کند" در زبان پارسی به معنی شهر هم به کار رفته است؛ مانند:
آق کند ( آذرآبادگان )
کندوان ( آذرآبادگان )
بیرکند/ بیرجند ( خوراسان )
کندر ( خوراسان )
کندهار ( اوگانستان )
سمرکند ( ازبکستان )
تاشکند ( ازبکستان )
کوکند ( ازبکستان )
خوکند /خجند ( تاجیکستان )
پنجکند ( تاجیکستان ) *زادگاه رودکی
شیمکنت ( قزاقستان )

آبراه، آبراهه، آب گذر، ترعه، شبکه، طریق، مجرا
به جای کانال های پیام رسان می توان از کلمه ی پایگاه استفاده کرد البته کلمه ی پایگاه دارای بار ارزشی است لذا بهتر است از این واژه برای کانال های مفید و سالم استفاده کرد. مانند پایگاه مدرسه ابن سینا یا پایگاه
...
[مشاهده متن کامل]
مجازی مدرسه ابن سینا به جای کانال مدرسه ابن سینا. در ضمن چون واژه گروه معنی واژه group است می توان از همین کلمه ی گروه استفاده کرد اما واژه ی کانال که یک واژه ی خارجی است بهتر است به جای آن از واژه هایی چون درگاه یا پایگاه یا غیره استفاده کرد.

کانال : کان در این کلمه تحریف کَن و ( ال ) یک پسوند قدیمی می باشد این کلمه بصورت کَنال وارد زبانهای اروپائی شده.
واژه های " خندق ، قنات، کانال" همان واژه ی " کندن" فارسی می باشند که پس از سیر در زبان های غیر ایرانی با تغییر لهجه و معنی دوباره به زبان فارسی بازگشته اند .
مادی، نامی است که بویژه در اصفهان برای کانال های آب بکار می برند.
کانال از واژه ی پارسی کندن گرفته شده است. در آغاز به مانای آبراه کنده شده شده بود سپس مانای کانال تلویزیونی هم به خود گرفت!
ترعه
تنگه
گذرگاه
اگر برای به معنای کانال اینترنت و تلویزیون باشد،
پارسی آن درکاه است
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٥)