انجام دادن، به انجام رساندن، تکمیل کردن، خاتمه دادن، کامل کردن، سپری کردن
جمع زدن، کامل کردن، کلی کردن
سنگین کردن، کامل کردن، منقضی شدن، رشد کردن، بحد بلوغ یا رشد رساندن
گرد کردن، دور زدن، کامل کردن، بیخرده کردن
کامل کردن، متمم گرفتن، متمم بودن
درست کردن، یکی کردن، تمام کردن، کامل کردن، تابعه اولیه چیزی را گرفتن