نوشخانه
به معنی همه و تمام نیز هست.
از کافه خلق منقطع مگرداناد. ( اسرارالتوحید ، تصحیح دکتر شفیعی کدکنی ، ص 54 )
در مثال بالا تمام و همه مردم.
در لغت نامه دهخدا
کافه . [ ف ِ ] ( فرانسوی ، اِ ) قهوه . میوه ٔ درخت قهوه . || قهوه خانه ، جای عمومی برای نشستن و صرف قهوه و چای و غیره . رجوع به قهوه خانه شود.
واژه کافه
معادل ابجد 106
تعداد حروف 4
... [مشاهده متن کامل]
تلفظ [kāffe]
ترکیب ( صفت ) [عربی: کافَّة، مؤنثِ کاف] [قدیمی]
مختصات ( فِ ) [ فر. ] ( اِ. )
منبع فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد
کافه= کاپه، کَفه، کَوه، کهوه، غهوه، cafe، کهفه
کاپی= کافی، coffee
برگرفته از فرهنگ نامه ( ( چیلو ) ) .
اسل شناسی واژگان فارسی از ( ( زبان روزمره ) ) و ( ( زبان سازی دیرینه و نو ) ) .
... [مشاهده متن کامل]
نویسنده :
#مسعودلشکر نجم آبادی - امیرمسعودمسعودی
#آسانیک گری
#چیلو
#chilloo
#asaniqism
#امیرمسعودمسعودی
# آسانیکا
#asaniq
#Taksoo
#نازنین - علیپور
#مهدی - اباسلط
#فرشید - سرباز - وتن - رشید
#نهال - بهداد - فر
#محمد - رویایی
#ضیا - همایون
#نادر - رهسپار
#اردشیر - سمسار
#اوج - اندیشان - آزاد
راهنمای بهره برداری و اسفایده.
ساختار نوشته شدن برابری واژه ها :
اسل= ساختگی= اسل های دیگر
بازدارنده
قهوه نوشی، قهوه آشامی، قهوه خوری، قهوه سرا، قهوه خانه
کَهوه= قَهوه
کَهوهِ> کَهفهِ>کَفهِ>cafe> کافه
برگرفته از فرهنگ نامه ( ( چیلو ) ) .
اسل شناسی واژگان فارسی از ( ( زبان روزمره ) ) .
نویسنده: امیرمسعودمسعودی مسعودلشکر نجم آبادی
#آسانیک گری
کافه عاشقی
واژه ی " کافه " همان تغییر یافته ی واژه ی " قهوه " می باشد . واژه ی قهوه که از زبان سامی ( عربی وعبری ) علاوه بر زبان فارسی وارد زبان های اروپایی نیز شده و پس از سیر در زبان های اروپایی با تغییر لهجه و
... [مشاهده متن کامل] معنی دوبار در ریخت " کافه " وارد زبان فارسی شده است و امروزه با همان شکل تغییر یافته در زبان فارسی نیز کاربرد دارد .
کافه همون قهوه خانه است و در ایران نیز زمان مردم قهوه میخوردند و چای از زمان قاجار در ایران همه گیر شد و برای همین حتا به چایخانه ، قهوه خانه گفته میشود
چایخانه، رستوران، قهوه خانه، کافه رستوران، تریا
کافه دار
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)