کاشف

/kASef/

    discoverer
    explorer

فارسی به انگلیسی

کاشف به عمل امد
it was found out

کاشف به عمل اوردن
espy, glean, learn, strike

مترادف ها

pathfinder (اسم)
پیشرو، کاشف، راه یاب، بلد راه

discoverer (اسم)
یابنده، کاشف، پی برنده

پیشنهاد کاربران

پی برنده
در متون حقوقی یعنی نشانگر
معنی کاشف: کشف کننده ، یابنده

بپرس