کاشانه

/kASAne/

    abode
    apartment
    cabana
    chalet
    cottage
    habitation
    lodge
    nest
    shack
    shanty
    hearth
    lodging

مترادف ها

shack (اسم)
خانه، کلبه، کاشانه، خانه کوچک وسردستی ساخته شده

hut (اسم)
خانه کوچک، کلبه، خانه رعیتی، سپنج، کاشانه، الونک، خانه تابستانی

پیشنهاد کاربران

انجمن گرفته یعنی با ستارگان خبره کار کنفرانس و نشست تبادل و همفکرگرائی بر گزار نموده البته نشست واژه نکره ونا مفهوم است و دیگر کاربرد ادبی که هیچ بلکه محاوره ای و محوری ندارد.
منزل و بیت عربی است ضمنا مسکن واژه ای هم پارسی و هم عربی است
اپارتمان از پارت و پارچ و پاره آمده و در پرت / پارت ( قوم دور افتاده خراسانی ) نیز دیده میشود. پارتیشن / پارتیزان و . . . . ریخت های دیگری از آن می باشند
اما کاشانه باید برابر کاش آنه باشد = آنچه انسان در پی آن است = آرزوی آنرا دارد. کاش با کیش و ایش یکیست و ایش با wish و ویشه یا همان بیشه به چم انبوه و بعدها جنگل ( خود جنگل به چم تلاقی و انبوه شده است و از جنگ = به هم رسیدن و گل ( یا گال ) به چم زیاد و عمیق آمده ) پس کاشانه میشود خواستگاه = آنچه انسان در پی آن است و ارزو دارد و کاش یعنی ارزوی کوچک= ک اش ( ایش ) .
...
[مشاهده متن کامل]

ایش همچون ایشالله ( بخواست خدا و با کلمه انشالله فرق دارد ) / اندیشه ( اند ایشه = بسیار خواستن ( فکری ) ) / هم کیش بودن = هم خواست بودن ( معمولا برای تشابه دینی بکار میرود )
خویش / خویشتن = خ ایش = خود خواستن = چیزی را برای خود خواستن. از همینرو به کسی که نسبت فامیلی با کسی پیدا میکند خویشاوند گفتند به معنی کسی را از خود خواستن و برآمدن .
همچنین در زبان مازندرانی برای حرکت و یا دستور دادن به سگسانان بجهت آفند و حمله از این گفته استفاده میشد . سگ را کیش دادم حمله کند = به سگ دستور دادم یا چیزی گفتم که حرکت کند برای حمله ؛ خب حالا اگر به شما بگویم حرکت و یا دستور در زبان عربی مذهب میشود و از ذهب آمده یعنی رفتن و کیش را در ایران دین و آیین مینامیم آیا باز به خواست و اراده و یا دستور و حرکت نمیرسیم؟؟؟
پس کیش = ک ایش = خواست و اراده کوچک و جالب اینکه دین نمونه بزرگتر از مذهب است و بازهم به سادگی میتوان فهمید کیش همان مذهب و برابر دستور / تبصره و ماده / و خواسته های کوچک است.
با سپاس

برابر پارسی واژه بیگانه آپارتمان کاشانه است.
باششگاه ، در تاجیکستان به معنی محل اقامت و مسکن
حضر
بساط پهن کرده، نشست کردن
اپارتمان

بپرس