خانه کوچک، کلبه، خانه رعیتی، سپنج، کاشانه، الونک، خانه تابستانی
پیشنهاد کاربران
انجمن گرفته یعنی با ستارگان خبره کار کنفرانس و نشست تبادل و همفکرگرائی بر گزار نموده البته نشست واژه نکره ونا مفهوم است و دیگر کاربرد ادبی که هیچ بلکه محاوره ای و محوری ندارد.
منزل و بیت عربی است ضمنا مسکن واژه ای هم پارسی و هم عربی است
اپارتمان از پارت و پارچ و پاره آمده و در پرت / پارت ( قوم دور افتاده خراسانی ) نیز دیده میشود. پارتیشن / پارتیزان و . . . . ریخت های دیگری از آن می باشند اما کاشانه باید برابر کاش آنه باشد = آنچه انسان در پی آن است = آرزوی آنرا دارد. کاش با کیش و ایش یکیست و ایش با wish و ویشه یا همان بیشه به چم انبوه و بعدها جنگل ( خود جنگل به چم تلاقی و انبوه شده است و از جنگ = به هم رسیدن و گل ( یا گال ) به چم زیاد و عمیق آمده ) پس کاشانه میشود خواستگاه = آنچه انسان در پی آن است و ارزو دارد و کاش یعنی ارزوی کوچک= ک اش ( ایش ) . ... [مشاهده متن کامل]
ایش همچون ایشالله ( بخواست خدا و با کلمه انشالله فرق دارد ) / اندیشه ( اند ایشه = بسیار خواستن ( فکری ) ) / هم کیش بودن = هم خواست بودن ( معمولا برای تشابه دینی بکار میرود ) خویش / خویشتن = خ ایش = خود خواستن = چیزی را برای خود خواستن. از همینرو به کسی که نسبت فامیلی با کسی پیدا میکند خویشاوند گفتند به معنی کسی را از خود خواستن و برآمدن . همچنین در زبان مازندرانی برای حرکت و یا دستور دادن به سگسانان بجهت آفند و حمله از این گفته استفاده میشد . سگ را کیش دادم حمله کند = به سگ دستور دادم یا چیزی گفتم که حرکت کند برای حمله ؛ خب حالا اگر به شما بگویم حرکت و یا دستور در زبان عربی مذهب میشود و از ذهب آمده یعنی رفتن و کیش را در ایران دین و آیین مینامیم آیا باز به خواست و اراده و یا دستور و حرکت نمیرسیم؟؟؟ پس کیش = ک ایش = خواست و اراده کوچک و جالب اینکه دین نمونه بزرگتر از مذهب است و بازهم به سادگی میتوان فهمید کیش همان مذهب و برابر دستور / تبصره و ماده / و خواسته های کوچک است. با سپاس