کاستمان و کَست؛ کاستمان به مفهوم کاستی که باعث تکثیر بر مبنای یک تناسبی شود.
علت نگارش حرف ( س ) به صورت ( ث ) در تکثیر با سه نقطه به خاطر کثرت و زیادت در یک عمل می باشد.
متضاد انطباقی کلمه ی کاستی و کاهش، کلمه ی گسترش و تکثیر می باشد.
... [مشاهده متن کامل]
اگر کلمه ی کَست را به صورت دقیق از زاویه قوانین کلمات بررسی کنیم و این کلمه را در مرکز کار قرار دهیم در دو جهت انشعاب مفاهیم از خود جاری می کند. یک جهت کست به مفهوم گسترش و کشت دادن و جهت دیگر کاستن و کاهش. به عنوان مثال در رشته باغبانی هرس یک شاخه از درخت باعث کاهش شاخ و برگ می شود ولی کاشتن اون شاخه به عنوان قلم شاخه باعث گسترش و تکثیر اون درخت می شود. یعنی از یک جهت کاستن را در پی دارد و از جهت دیگر گسترش و کشت دادن را در پی دارد. و یا در رشته ی زیست شناسی، کاستمان سلولی از یک جهت باعث تقسیم کاهشی و از جهت دیگر باعث تکثیر سلول که منتهی به تشکیل سلول های جدید می شود.
به هر حال اگر این کلمه را کاشتن و کشت نگارش کنیم با توجه به این که در قوانین نگارش حرف ( س ) قابل تبدیل به حرف ( ش ) می باشد این مفهوم به مفهوم گسترش دادن و اگر کاستن و کاهش نگارش کنیم به مفهوم گسستن و گسستگی قابل رؤیت است. حتی کلمه ی مشتری که در زبان انگلیسی تحت عنوان customer به زبان فارسی برگردان شده است به مفهوم کَست و گسترش دادن و پخش کردن مرتبط به همین مفاهیم می باشد.
اگر در پیچ و تاب کلمات بیشتر به پیش رویم کلمه ی به ظاهر نامأنوس کسات و گشاد به مفهوم وا رفته در یک بُعد کاربردی دیگر هم قابل رؤیت است.
اُرکست؛ به مفهوم پخش کننده ی انرژی. این توضیح از اون جهت برای این کلمه صادق است که این کلمه یک کانسپت کلامی متشکل از دو کلمه ی آر کست می باشد. آر به مفهوم انرژی و کست به معنی گسترش و پخش کردن که در اصطلاح نوار کاست و پادکست رایج می باشد. اصطلاح پخش شدن و ریختن در صنعت ریخته گری تحت عنوان casting نیز یک واژه ی در حال استفاده در این صنعت می باشد.
علت نگارش حرف ( س ) به صورت ( ث ) در تکثیر با سه نقطه به خاطر کثرت و زیادت در یک عمل می باشد.
متضاد انطباقی کلمه ی کاستی و کاهش، کلمه ی گسترش و تکثیر می باشد.
... [مشاهده متن کامل]
اگر کلمه ی کَست را به صورت دقیق از زاویه قوانین کلمات بررسی کنیم و این کلمه را در مرکز کار قرار دهیم در دو جهت انشعاب مفاهیم از خود جاری می کند. یک جهت کست به مفهوم گسترش و کشت دادن و جهت دیگر کاستن و کاهش. به عنوان مثال در رشته باغبانی هرس یک شاخه از درخت باعث کاهش شاخ و برگ می شود ولی کاشتن اون شاخه به عنوان قلم شاخه باعث گسترش و تکثیر اون درخت می شود. یعنی از یک جهت کاستن را در پی دارد و از جهت دیگر گسترش و کشت دادن را در پی دارد. و یا در رشته ی زیست شناسی، کاستمان سلولی از یک جهت باعث تقسیم کاهشی و از جهت دیگر باعث تکثیر سلول که منتهی به تشکیل سلول های جدید می شود.
به هر حال اگر این کلمه را کاشتن و کشت نگارش کنیم با توجه به این که در قوانین نگارش حرف ( س ) قابل تبدیل به حرف ( ش ) می باشد این مفهوم به مفهوم گسترش دادن و اگر کاستن و کاهش نگارش کنیم به مفهوم گسستن و گسستگی قابل رؤیت است. حتی کلمه ی مشتری که در زبان انگلیسی تحت عنوان customer به زبان فارسی برگردان شده است به مفهوم کَست و گسترش دادن و پخش کردن مرتبط به همین مفاهیم می باشد.
اگر در پیچ و تاب کلمات بیشتر به پیش رویم کلمه ی به ظاهر نامأنوس کسات و گشاد به مفهوم وا رفته در یک بُعد کاربردی دیگر هم قابل رؤیت است.
اُرکست؛ به مفهوم پخش کننده ی انرژی. این توضیح از اون جهت برای این کلمه صادق است که این کلمه یک کانسپت کلامی متشکل از دو کلمه ی آر کست می باشد. آر به مفهوم انرژی و کست به معنی گسترش و پخش کردن که در اصطلاح نوار کاست و پادکست رایج می باشد. اصطلاح پخش شدن و ریختن در صنعت ریخته گری تحت عنوان casting نیز یک واژه ی در حال استفاده در این صنعت می باشد.