کارگاه

/kArgAh/

    shop
    studio
    tambour
    work
    workshop
    workstation
    yard
    foundry
    working-place
    loom
    frame(holding canvas for embroidery)

فارسی به انگلیسی

کارگاه اهنگری
smithy

کارگاه بشکه سازی
cooperage

کارگاه بهره کشی
sweatshop

کارگاه خانگی
cottage industry

کارگاه سنگ تراشی
stoneworks

کارگاه شیشه گری
foundry

کارگاه صحافی
bindery, bookbindery

کارگاه هنری
atelier

کارگاه کشتی سازی
dock

کارگاه کوزه گری
pottery

مترادف ها

atelier (اسم)
کارگاه، کارگاه هنری، اتلیه

workshop (اسم)
کارگاه، اتاق کار، تعمیر گاه

shop (اسم)
کارگاه، دکان، فروشگاه، دکه، مغازه

studio (اسم)
کارگاه، کارگاه هنری، کارخانه، هنرکده، پیشه گاه، اتاق کار

detective (اسم)
کارگاه، کاراگاه

workhouse (اسم)
کارگاه، کارخانه، محل کار، اردوی کار

manufactory (اسم)
کارگاه، کارخانه

workroom (اسم)
کارگاه، اتاق کار

پیشنهاد کاربران

کارستان. [ رِ ] ( اِ مرکب ) کارسان. حکایت. تاریخ. ترجمه. شرح حال : هزاراسب را از آن [ از نامه گشتاسب ] خشم آمد و نامه کرد بگشتاسب در جواب او، و اندر آن پیغامها داد سخت تراز آنکه او نوشته بود و آنگاه کارستان ایشان بجائی رسید که هر دو لشکر بکشیدند. ( ترجمه طبری بلعمی ) .
...
[مشاهده متن کامل]

خم زلف تو دام کفر و دین است
ز کارستان او یک شمه این است.
حافظ.
|| کاری کرد کارستان ؛ یعنی بسیار تغیر و تشدد و داد و فریاد کرد. || محل کار و جائی که در آن مشغول کار شوند. شهرکار. ( ناظم الاطباء ) .

Shop
فَق
کارگاه
کارگاه محلی است که کارگر به درخواست کارفرما یا نماینده او در آنجا کار می کند.
فق
وسیله ای که برای گلدوزی استفاده میشود🧵
با گذاشتن پارچه در لایِ آن و گلدوزی کردن.
این وسیله باعث میشود تا پارچه محکم و صاف باشد و گلدوزی روی آن راحت تر انجام گیرد.
اتاق کار
کارگاه: [اصطلاح کوهنوردی]محلی که با بستن طناب و وسایل فنی به آن و خودمان می توانیم با اتکا به آن صعود یا فرود خود را ادامه دهیم.
منبع https://sporton. ir

مکانی که در ان کاری را انجام می دهند
laboratory
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس