کارپرداز

/kArpardAz/

    person in charge in supplies
    person in charge of supplies

مترادف ها

supplier (اسم)
تهیه کننده، کارپرداز، رساننده، متصدی ملزومات

پیشنهاد کاربران

همانگونه که درشرح پیشه گفتم کار واژه مقدس ایران زمین است و کسیکه نیازی دارد مانند اعراب برایش سیوال نمیکنند و به آنکس هم سائل نمیگویند و با احترام میگویند یقین کاری داشتی پس کسی که کار مالی انجام میدهد بجای. حسابدار عربی کارپردازی میگفتند بعد ها ملا نقطی ها کارپردازی زیبا را با حسابداری ترکیب کردند و شعبه خریدلوازمات واوراق و کلک را کارپردازی گفتند
...
[مشاهده متن کامل]

دوسلطان را نمیگنجد که جا گیرند بیک کشور
شود آن ملت مظلوم اسیر فتنه سرتا سر
مصیب مهرآشیان

حسابدار و مسئول حسابداری را در ادارات کار پرداز که بر همه چیز از پول و حقوق و لوازمات ان اداره زیر نظر کار پرداز به مصرف میرسید
مباشر
کار پرداز: [اصطلاح امورمالی]مأموری است که از بین مستخدمین رسمی واجد صلاحیت دستگاه ذیربط به این سمت منصوب میشود و نسبت به خرید و تدارک کالاها و خدمات مورد نیاز طبق دستور مقامات مجاز با رعایت مقررات اقدام می نماید.
نکته :با آنکه برای کارگزار هم پیشکار و عامل و مباشر امده است اما باید بین کارپرداز و کارگزار تفاوت قائل شد.

بپرس