نام قشنگ پسرانه ی کُردی به معنی قافله
: کاروان تغییر یافته ی کاربان است . " کار "در آن به معنی ارابه است . در قدیم لوازم گرانقیمت و مالیات های جمع آوری شده را با ارابه حمل می کردند و افرادی هم همراه این ارابه ها جهت مراقبت از آن حرکت می کردند
... [مشاهده متن کامل] که به آنها نگهبان یا مراقب ارابه یا کار بان می گفتند . بعدا مردم جهت امنیت در راهها به این گروه می پیوستند و همراه یا به دنبال آنها مسافرت می کردند .
دانشمند: حبر، حبل، حکیم، خردمند، دانا، دانشور، عارف، عالم، علامه، فاضل، فرجاد، فرهیخته، فقیه، لبیب، متبحر، محقق، مطلع
متضاد دانشمند: ناپارسا
کلماتی که دارای پسوند "وان" هستند، در اصل کوردی بوده و برای تغییر آن به فارسی، می بایست "وان" را به "بان" تغییر داد.
مثال : کاروان = کاربان
واژه کاروان و کاروانسرا از فارسی به انگلیسی وارد شدن و یکی وام واژگان فارسی تو انگلیسی هست
مثل کاریز و ان دو مورد که گفتم که وام واژه فارسی تو انگلیسی است
کاروان نام یک روستا در جزیره ی قشم
در زبان کوردی
کاروان= کَر وان
کَر به معنی گوش داز وان هم پسونددر کلمات کوردی
باخوان ، شاخوان، کاروان، ایروان، نچیروان، سیروان، پاسوان، باوان، کاوان، بیروان، . . . . .
در زمان باستان مردم برای مرتفع کردن نیازهای خود اقدام به معامله ی پایاپای میکردن و به اینصورت بود که خوراک یا وسیله ایی در جایی فراوان بود رو با چهار پا یا همان کر به جایی میبردن که اقلام دیگه مازاد در مقصد روکه مورد احتیاج مبدابود رو تبادل میکردن
... [مشاهده متن کامل] کاروان : کاروان تغییر یافته ی کاربان است . " کار "در آن به معنی ارابه است . در قدیم لوازم گرانقیمت و مالیات های جمع آوری شده را با ارابه حمل می کردند و افرادی هم همراه این ارابه ها جهت مراقبت از آن حرکت می کردند که به آنها نگهبان یا مراقب ارابه یا کار بان می گفتند . بعدا مردم جهت امنیت در راهها به این گروه می پیوستند و همراه یا به دنبال آنها مسافرت می کردند . بعد ها به حرکت دست جمعی مسافران که افرادی از آنها مراقبت می کردند کاربان و کاروان گفته شد . امروزه در زبان انگلیسی به اتومبیل car گفته می شود که معنی اصلی آن ارابه است .
... [مشاهده متن کامل]
دکتر کزازی در مورد واژه ی " کاروان " می نویسد : ( ( کاروان چنان می نماید که از کار/ وان ( =پساوند، در پارسی "بان" ) ساخته شده است. کار می تواند بود که از کاره kara در پارسی باستان باز مانده باشد که به معنی سپاهی بوده است و همان است که در واژه ی" کارزار" نیز به کار برده شده است. به گمان، همین واژه است که چونان "پسواژه ی" ( =تابع ) کس در آمیغ کس و کار، در پارسی مردمی و "پسواژه ی"کُرد در آمیغ کُرد و کاره ، در گـویش بومی کرمانشاه، به یادگار مانده است. بر این پایه، " کاروان "در بنیاد به معنی" آنچه سپاهیان آن را
پاس می دارند "می توانسته است بود و این نام شاید از آن روی بر آن نهاده شده است که در گذشته پاسدارانی با کاروان همراه بوده اند و آن را از گزند راهزنان پاس می داشته اند. واژه ی" کاره" در سنگ نبشته داریوش بزرگ در بیستون به کار رفته است. ) )
( ( چو آن کودک خرد پرمایه گشت
بر آن کوه بر کاروان ها گذشت ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، ۱۳۸۵، ص ۳۹٠. )
واژه ی " کاروان " فارسی ، پس از سیر در زبان های غیر ایرانی با تغییر لهجه و معنی به شکل " وانت " در آمده و دوباره به زبان فارسی بازگشته است و امروزه با همان شکل تغییر یافته در زبان فارسی کاربرد دارد .
قافله، کاربان، ون
( ( معرفی آداب و رسوم منطقه کاروان ) )
منطقه کاروان ، واقع در شهر ستان کنارک بخش زرآباد در جنوبی ترین نقطه استان سیستان و بلوچستان قرار دارد ، این منطقه از غرب به شهرستان جاسک، و از شرق به شهرستان چابهار ، در جنوب به دریای عمان محدود میگردد، منطقه کاروان از سیزده روستا تشکیل شده و بیش از 5000نفر جمعیت را در خود جای داده است ، دربلوچستان تمام افراد یکسان و برابرند وکسی را بر کسی دیگر رجحان و برتری نیست ، اگر ما در این متن به توصیف منطقه کاروان پرداخته ایم ، هدف مان معرفی آداب و رسوم منطقه کاروان که عضو کوچکی از جمهوری اسلامی ایران است می باشد ، در این میان از شعرها و داستانهای بجا مانده از گذشته، کاروان نشان میدهد که مردمانش از آداب و رسوم خاصی پیروی میکردند، که مختصرا اشاره میشوند مذهب:
... [مشاهده متن کامل]
تمامی مردم کاروان اهل سنت و پیرو قرآن و سنت میباشند و به مراسمات مذهبی اهتمام ویژه ای دارند . در گذشته مسایل خرافی در میان جامعه رواج داشته ولی خوشبختانه امروز به همت رهبران دینی همچون دکتر احمد سیاد ( رح ) و دیگر رهبران دینی از اینگونه اعتقادات در جامعه فقط نامی باقی مانده است
طوایف و گروه های نژادی کاروان:
ساکنان اهالی کاروان بلوچ و ازطایفه سنگله میباشند که سرگذشت لقب سنگله یشان از قول شهداد بن شهدوست که شاعر ، تاریخ دان ، و نسب شناس معاصر کاروان بوده قبلا بیان گردید، ( زبان ) گویش منطقه کاروان بلوچی و گویش شان مکرانی میباشد ، لهجه مردم منطقه کاروان به لهجه های دیگر مناطق بلوچستان با لهجه مردم سرباز نزدیکی بیشتری دارد
ازدواج:
در منطقه کاروان اغلب ازدواج ها به صورت درون فامیلی انجام میشود و نقش انتخاب پسر و دختر وجود ندارد در گذشته های نه چندان دور مراسم جشن عروسی با دهل و شادی برگزاز میشد ولی امروزه به علت تفکر اسلامی که ساز موسیقی را حرام میداند و مراسم جشن عروسی فقط یک روز یا یک شب بدون هیچگونه رقص و دهل و ساز موسیقی برگزار میشود
مراسم عزداری:
هرگاه فردی فوت کند همه اهالی محل و آبادیهای دیگر را خبر میکنند وقت جنازه را مشخص میکنند بعد از اجرای مراسم نماز بستگان میت را تا قبرستان همراهی میکنند ، بعد از دفن جنازه ، مراسم عزداری تا سه روز در خانه فوت شده برگزار میگردد ، همه اهالی محل، و از جاهای دیگر برای ابراز همدردی با خانواده میت در کنار او میمانند و تمامی مخارج دوران عزاداری را اهالی محل جمع آوری مینمایند ( لازم به ذکر است این که همه در مراسم عزا مینشینند رسم منطقه است از نظر شرعی ثبوتی ندارد اما تعزیت در اسلام هست ) یکی دیگه از آداب و رسوم منطقه کاروان این است هر دیوان و مجلسی که باشد یک نفر را بعنوان بزرگ آن مجلس مشخص میکنند هر کسی که بیایید آن شخص که بعنوان و بزرگ دیوان مشخص شده از آنها حوال پرسی میکنه و آنها که به آن مجلس میایند آنها هم یک نفر را بعنوان پیش سلام خود مشخص میکنند زمان قدیم که ماشین نبوده با شترها و الا غ هایشان می آمده اند نزدیک یک کیلومتر یا 500متر فاصله از آن محله پیاده میشده اند و پیاده می آمده اند تا نزدیک آن دیوان افرادی هم از آنها اسقبال میکردند شترها و الاغ هایشان را می بستند و آنها می آمدند ، ( این زمان الاغ هابود ) و آن فرد که بعنوان پیش سلام مشخص شده سلام میدهد اگه مجلس عزای باشد آن شخص که بزرگ مجلس است و نزدیکان درجه یک میت از جلویشان بلند میشوند و آن فرد پیش سلام دقت میکند قبل از همراهانش نمی نشیند همه با هم مینشینند و آن فردی که بزرگ دیوان است با آنها حوال پرسی میکند بجز آن پیش سلام کسی دیگه جوابش را نمیدهد همه سکوت میکنند اگه سوالی پرس یده شود فقط همان فرد که پیش سلام بوده جواب میدهد و دیگرهمراهانش سکوت میکنند ورسم بر این است که هر کس در مجالس لنگ بهمراه دارد و صندلی بلوچی ( به بلوچی پلتری ) میبندد ، در مجلس حرفهای بی جا و زشت بیان نمیکنند ( حتی در زمان قدیم اینطور بوده اگه کسی از بزرگان دیوان داشت صحبت میکرد وفرد کم سن و سالی شروع به صحبت میکرد او را مجلس بیرون میکردند ) اگه به صرف غذا آنجا بمانند موقع ای که غذاها را می آورند تا آن شخص که غذاها را تقسیم کرده دستور خوردن ندهد هیچ احدی دست به غذا ها دراز نمیکند وفتی که غذا بین تمام اهل مجلس تقسیم شد آن فردی که غذاها را تقسیم کرده میگه بسم الله کنید همه با هم شروع به خوردن میکنند، بعد از پایان مجلس و دیوان هر گروهی که جدا جدا آمده اند جدا جدا بلند میشون شخصی که پیش سلام بوده بازهم به همراهانش آهسته میگه آماده باشید که بلند میشویم همه با هم بلند میشوند و آنی که پیش سلام بوده میگه اهل مجلس به رخصتی بازهم آن بزرگ مجلس و افرادی از برگزار کنندگان مجلس بلند میشوند و تنها همان فرد ی که بزرگ و مجلس هست میگه فرصت الله ، و مجلس را ترک میکنند زمان شترها و الاغ ها هم به فاصله دور از دیوان سوار میشده اند ، و در حال حاضر این جز رسمهای کاروان است که هیچ کس نزدیک خانه ها نمی ایستتد گر چه خانه نزدیکانش باشد برای هر خانه حدودی است هر کس بیایید از آن حدود مشخص شده جلوتر نمیاد یکی از رسمهای منطقه کاروان راجع به حوال پرسی این است کسی که تازه از مسافرت بیاید و همسایگان و مردمانش وقتی که بسلام او میروند برای اولین از او حوال پرسی میکنند گرچه خانه خودش است لازم به ذکر است این فقط بار اول است اگه دفعه دیگر بروند صاحب خانه از آنها حوال پرسی میکنه ، و رسمی دیگر این است اگه کسی به محل دیگری برود، همسایگان میزبان و یا هر یکی ازاهل آن محله بسلامش بیایند از او حوال پرسی میکنند، زمان قدیم اما نه خیلی دور رسم بر این بود کسی از ( مردان ) منطقه کاروان در مجلس و دیوانها سرلخت نمیرفت حتما عمامه ( پاغ ) میبست ، مردم کاروان افرادی دلیر شجاع و مهمان نوازند و میاداری این قوم در بین دیگر اقوام بلوچ مشهور است و حس وطن دوستی آنها را میتوان با جنگهایشان در دوران استعمار با انگلیسها مشاهده کرد و این وقایع در تاریخ ایران و نوشته های مورخان غرب وجود دارد، دلاورانی چون شاهی نبی بخش از این طایفه برخاسته و جان خود را فدای یک توهین که یک افسر انگلیسی به بلوچ ها نموده کرده اند
یادگیری علم نسب شناسی:
در منطقه کاروان بوده افرادی زیادی بوده اند که به علم نسب شناسی زبان زد عام و خاص بوده اند من جمله عظیم خان بن ولی خان و شهداد بن شهدوست که نسب شناس و شاعر معاصر منطقه کاروان بود که اکثر شعرهایش توسط آقای ابراهیم دادرحیم جمع آوری شده اند و بصورت کتابی در آورده اند که چند مدت پیش پخش و منتشر گردیدند ، و در حال حاضر حاجی خانمحمد بن محمد و حاجی خدابخش بن واجهی از نسب شناسان ماهر ، منطقه کاروان هستند ( ، لازم بذکر است که رسول اکرم صلی الله و علیه و سلم به یادگیر نسب شناسی امتش رو تشویق کرده و فرموده اند: نسب نامه تان را ، یاد بگیرید که بتوانید بوسیله آن با همدیگر پیوند خویشاوندی را بر قرار کنید ، چرا که صله رحم مایه ی محبت در خاندان و سبب افزایش مال و ثروت و باعث ماندگاری آثار و نام نیک میشود ( روایت ترمذی ) افرادی ازمردم منطقه کاروان به علم گاهشماری مهارت خاصی داشته اند چنان ماهر بوده اند که توانسته اند همانند منجمین با ایجاد رصد خانه ها اصول وفنون دقیق زمان سنجی را کشف نمایند . در واقع گاهشماری شان نوعی تقویم سنتی بوده که بر اساس تجارب طولانی مدت زندگی شان بدان دست یافته اند ( ( مردمان منطقه کاروان قبلا از نظر سواد خیلی عقب بوده اند ، اما از فضل و لطف رب العالمین به منطقه کاروان بزرگترین عالم دینی دکترا در رشته حدیث در کل ایران اسلامی ، از منطقه کاروان بود ، و در حال حاضر شکر خدا منطقه کاروان از نظر علم و سواد پیشرفت زیادی کرده که دانشجو دکترا هم داریم که باعث افتخار مردم کاروان و زرآباد هستند، لازم به ذکر است که این آداب و رسوم منطقه کاروان را شی دوستین بن ژلی بنیانگذاری کرده است.
این بود مختصری از آداب و رسوم منطقه کاروان که بنده به طور خلاصه چند تا را در این متن بیان کرده ام کاروان
آداب و رسوم زیادی دارد ان شاءالله کم کم بیان خواهند شد از تمام دوستان مسئلت دارم که بنده را از اشتباه املای معاف کنند و آنچه را که بنده در این متن کم یا زیاد کرده ام راهنمائیم کنید
ون
کاروان/کاربان=کا روان
کا=گاو
روان= در حرکت
کاروان=کوچ گله گاو
کاروان نام دهستانی است در شهرستان کنارک بلوچستان
با کاربان دواملایی است! -
واژه ای فارسی است و caravan برگرفته شده از فارسی است!
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)