کارنامه

/kArnAme/

    report card

مترادف ها

log (اسم)
کنده، سرعت سنج کشتی، لگاریتم، کارنامه، صورت عملیات، سفرنامه کشتی، گزارش سفرنامه کشتی، گزارش سفر هواپیما، قطعهای از درخت که اره نشده

workbook (اسم)
نظام نامه، کارنامه، کتاب دستور عملیات

logarithm (اسم)
کنده، لگاریتم، کارنامه، صورت عملیات، گزارش سفرنامه کشتی، گزارش سفر هواپیما، قطعهای از درخت که اره نشده، پایه لگاریتم

پیشنهاد کاربران

یعنی نتیجه ی هر فرد در آن دیده و نشان شده هر فرد در آن می آید
مثل اینکه میرید مدرسه ثبت نام کردنی باباتون یا مامانتون یدونه چیزی میدن که به آن کارنامه گفته می شود
certification
نوشته ای است که نتیجه ی کار های هر فرد در آن می آید
Report card
certificate

بپرس