کارشکنی

/kArSekani/

    noncooperation
    obstructionism
    obstructiveness
    sabotage

فارسی به انگلیسی

کارشکنی کردن
sabotage
obstruct

پیشنهاد کاربران

سابوتاژ.
اخلال، اخلالگری، اشکال تراشی، جلوگیری، ممانعت، اختلال

گراته
اخلال

بپرس