technician
کاردان
/kArdAn/
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
کاردان، متخصص فنی، کارشناس فنی، اهل فن، شگردگر، ذیفن
ماهر، زبردست، زرنگ، چابک، چالاک، سریع، استادانه، کاردان
با هوش، دانا، کاردان، فهمیده، عارف، زیرکانه، با ادراک
زیرک، کاردان
پیشنهاد کاربران
چابک دست
آدم سَربِشو ( گویش بوشهری )
فهمیده باهوش
با تجربه _ کار بلد
فراخ مایه . [ ف َ ی َ / ی ِ ] ( ص مرکب ) کنایت از مرد کاردان و بلندحوصله . ( آنندراج ) .
قابل
بلد
استاد کار، دارنده مدرک فوق دیپلم
دارای مدرک دانشگاهی فوق دیپلم
متبحر