pragmatic (صفت)عملی، کاربسته، واقع بینapplied (صفت)عملی، کابردی، کاربسته، بکاربرده، وضع معموله، برای هدف معین بکار رفته
به کار بردندر کتاب فارسی مبتکران هست ولی مشکل اینجاست من اون کتاب همراهم نیست و واقعا به مترادف این کلمه نیاز دارمبه کار رفتهکار بستن البته نمی دونم درسته یا نه ولی این میشهمعنی کار بسته چی میشه+ عکس و لینک