operational می شه عملیاتی به معنی شدنی
Practical می شه کاربردی به این معنی که مشکلی از زندگی حل می کنه
applied برای علوم به کار می ره، به معنای کاربردی، در مقابل محض، درواقع رویکرد practical به علم داره.
functional به معنای" کارکردی" هم ممکنه اشتباهی کاربردی ترجمه بشه
Practical می شه کاربردی به این معنی که مشکلی از زندگی حل می کنه
applied برای علوم به کار می ره، به معنای کاربردی، در مقابل محض، درواقع رویکرد practical به علم داره.
functional به معنای" کارکردی" هم ممکنه اشتباهی کاربردی ترجمه بشه
قابل استفاده/عملی/مناسب برای بکارگیری
عملی