ژیگولو

/Zigulu/

    gigolo
    gigolot

مترادف ها

cockscomb (اسم)
گل تاج خروس، زلف عروسان، ژیگولو، ادم خود فروش و خودنما

coxcomb (اسم)
گل تاج خروس، ژیگولو، شخص خودنما و نادان

gigolo (اسم)
ژیگولو، رقاص، شیک پوش

macaroni (اسم)
ژیگولو، ماکارونی، رشته فرنگی، جوان خارج رفته، نوعی پنگوئن یا بطریق

پیشنهاد کاربران

ladies' man
ینی مرد جنده و فاحشه ک تن خودشو در اختیار زنان قرار میده و بابتش پول میگیره ، درواقع شغلش ارضا کردن زناس
toy boy
A boy or young man who is a prostitute. Primarily heard in UK
مرد جوانی که با زنی مسن تر از خودش رابطه دارد و آن زن خرجش را می دهد.
بر اساس متن مارسل پروست
مزلف. . .

بپرس