abashment (اسم)ژولیدگی، سرافکندگیdisarrangement (اسم)ژولیدگی، بی ترتیبیbewilderment (اسم)ژولیدگی، حیرت، بهت، گیجی، اغتشاش، سرگشتگی، سردرگمی، درهم ریختگی، بی ترتیبی، تحیرconfusion (اسم)ژولیدگی، سرافکندگی، پریشانی، گیجی، اغتشاش، دست پاچگی، درهم و برهمی، اغفال، اشتباهی گرفتن، اسیمگیderangement (اسم)ژولیدگی، دیوانگی، اختلالdisarray (اسم)ژولیدگی، اغتشاش، بی نظمی، درهم و برهمیdisorder (اسم)ژولیدگی، اشفتگی، بی نظمی، بی ترتیبی، اختلال، نابهنجاری، کسالتdisorderliness (اسم)ژولیدگی، اشفتگی، بی نظمی، اختلال، بهم خوردگیtousle (اسم)ژولیدگی، نزاع، ژولیدگی مو