ژله

/Zele/

    gel
    gelatin
    jelly

فارسی به انگلیسی

ژله سرد
aspic

ژله شدن
gel, jell, jelly

ژله گوشت گوساله
galantine

ژله مرغ
galantine

مترادف ها

jelly (اسم)
دلمه، لرزانک، ماده لزج، ژله، جسم ژلاتینی

پیشنهاد کاربران

اصلا گوگل به درد نمیخوره هرچی مینویسی برعکس یا یه چیز دیگه میاره، من که راضی نیستم
اصلا این گوگل به درد نمیخوره هرچی میخوای برعکس میاره من که راضی نیستم
مارمالاد ، لرزانک
حمید رضا مشایخی - اصفهان
لرزانک . . . . . .
دسر
Jelly
ژله
این واژه همریشه با واژهء پارسی زیر است :
شُله
که در خوردنی " شُله زَرد " آوازه دارد.
لرزانک، مارمالاد
پیش غذایی که همیشه در عروسی ها قبل از غذا می دهند.

بپرس