ژاپنی

/ZAponi/

    japanese

مترادف ها

japanese (اسم)
ژاپنی، زبان ژاپنی، زبان ژاپونی

nipponese (اسم)
ژاپنی، زبان ژاپنی، زبان ژاپونی

nipponese (صفت)
ژاپنی

japanese (صفت)
ژاپنی

پیشنهاد کاربران

دو معنی دارد
۱. زبان مردم ژاپن
۲. اهل ژاپن
۳. اندازه د. ل
کنیچیوا، کنیچی، کاوایی، هوشی، کای، میرا، آی، آیشترو، آریگاتو، . موتکی، پینکو، موراساکینو، اورنجی، آئوی، میدوری، واتاشی، . ساکورا، کو، های، ایچی، نی، سان، چی/یون، گو، سکای، شیرو، کورو، روکو، شیچی، هاچی، کیو، جو، نکو، سوکی، نو، وا، سایونارا، اونی چان، اونه چان، آکا، باکا، سنسِی
...
[مشاهده متن کامل]

به ترتیب
سلام، امروز، کیوت، ستاره، صدف، مومیایی، عشق، عاشقتم، ممنون، شکست ناپذیر، صورتی، بنفش، نارنجی، آبی، سبز، من، شکوفه های گیلاس، کودک، بله، یک، دو، سه، چهار، پنج، جهان، سفید، سیاه، شش، هفت، هشت، نه، ده، دوست دارم، حرف ربط ( ِِ ) ، است، خداحافظ، خواهربزرگتر، برادربزرگتر، قرمز، احمق، معلم

بپرس