چیده

/Cide/

    plucked
    picked
    clipped
    pared
    arranged

پیشنهاد کاربران

گوز
گذاشته، انبار، کَنده، جدا،
چید :بر وزن مذکر ، کلمه ای مثبت و معنی آن میشود، گذاشته شده، قرار داده شده، پوشیده
چیده :بر وزن مؤنث ، کلمه ای منفی و معنی آن میشود، جمع شده، بدست آورده، برهنه
بدست آورده، جمع آوری شده، که اشاره به جزء ، میوه و محصول و ثمره ی کار نهایی می کند، از شاخه جمع شده برچیده:اشاره به کل، یعنی براندازی، به کل جمع شده، از ریشه جمع شده می کند
با نظم گذاشتن
مترادف:گذاشته شده
مترادف، مرتب پهلوی هم
چیده شده_از بین رفته

بپرس