circumstance (اسم)
پیش امد، شرح، امر، چگونگی، حال، شرایط محیط، تفصیل، اهمیت، روی داد
quality (اسم)
صفت، نهاد، جنبه، وجود، نوع، چگونگی، کیفیت، خصوصیت، چونی، زاب
manner (اسم)
راه، رفتار، طرز عمل، عنوان، قسم، سیاق، فن، نوع، سبک، چگونگی، تربیت، ادب، روش، رسوم، طرز، طریقه، طریق، سان، طور، مسلک، سلیقه
condition (اسم)
شرط، حالت، وضعیت، چگونگی، حال، روزگار
state (اسم)
ایالت، حالت، چگونگی، حال، کشور، جمهوری، استان، دولت، کیفیت، دولتی حالت
how (اسم)
راه، چگونگی، روش، طرز، متد، سان، کیفیت
lie (اسم)
وضع، دروغ، چگونگی، افتادن، کذب، خلاف
posture (اسم)
وضع، حالت، مزاج، چگونگی، پز، طرز ایستادن یا قرار گرفتن
modality (اسم)
شرط، قید، چگونگی، ماهیت، کیفیت، عرضیت
how (قید)
چه، چنانکه، چگونگی، چگونه، چطور، از چه طریق، به چه سبب