در روستای " اِسفاد" در خراسان جنوبی "چِکَّه" را به معنی رقص به کار می برند.
چَکًَه چانه در گویش بندری خوزستانی
ژیک
قطره
در گویش شهرستان بهاباد به مقدارکمی از مایعی چکو/Chekku/ گفته می شود. مثال چکویِ آبی، یا چکویِ روغنی. اصل این کلمه از همین کلمه ی چکه گرفته شده است.
چکه. ( "چ" با آوای زبر ) ، ( ا ) ، ( زبان مازنی ) ، کفّ، دست ( دست زدن ) دست افشانی . "نناری اته صحرایی کتر میرنه دیاری ولگ و وا چکه زننه" در نهان کبوتری صحرایی می میرد / در چشم انداز / برگ وباد دست افشانی می کنند شعر از: شیکا اویلی
ماست غلیظ شده که بعد از گرفتن مسکه آن بدست می آید. چگونگی تهیه: ماست را در شیرزنه که یک ظرف بزرگتر از کوزه و یا مشک میباشد ریخته و بهم میزنند تا مسکه آن جدا شود. مواد باقیمانده را دوغ مینامند. دوغ را در یک خریطه نخی ریخته و می آویزند تا آب آن بچکد. بعد از چند ساعت وقتی تمام آب آن چکید و بیرون شد ماده سفید و غلیظ باقیماند که به آن چکه میگویند. ... [مشاهده متن کامل]