چک

/Cak/

    paper money
    slap
    box on the ear
    whack
    cheque
    check
    bohemian
    buffet
    cuff

فارسی به انگلیسی

چک امضا شده ولی بدون ذکر مبلغ
blank check

چک بی محل
overdraft, bad check, bad cheque, dud cheque, cheque for which (sufficient)funds are not availblein the bank

چک بی محل را برگرداندن
bounce

چک بی محل کشیدن
overdraw

چک تضمین شده
certified check

چک حقوق ماهیانه
paycheck

چک دستمزد
paycheck

چک را تضمین کردن
certify

چک زدن
box, slap, smack, buffet, cuff

چک سفید
blank check

چک گواهی شده
certified check

چک مسافرتی
traveler's check, travelers check

چک و چانه
negotiation, chops or jaws, haggling

چک و چانه زدن
negotiate, spar

مترادف ها

check (اسم)
حواله، مکی، برات، بوته، چک، بررسی، چک بانک

cheque (اسم)
حواله، برات، چک

demand note (اسم)
سفته، چک، مطالبه نامه، تمسک

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

چکچکچکچک
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
چکچکچکچکچک
چک =به کسر چ :
درزبان لکی به معنای //کنج ، گوشه , بر، طرف ، //است ومترادف است با #سویک #
چک =به ضم چ :
درزبان پرافتخارلکی به معنای //تیز کردن ، شش دادنگ حواس مراقب بودن ، راست راست ایستلده ، //
...
[مشاهده متن کامل]

گوش چک کردیو=فال گوش ایستاده بود و مراقب بود که بفهمه چه حرف هایی زده می شود.
فلانی و ائره چکیاوی =فلانی اینجا ایستاده بود .
چک=به فتح چ :
درزبان لکی به معنای //رت ، سیلی ، با کف دست به صورت کسی زدن //است
چک =به فتح چ :
درزبان لکی به معنای //دسته چک بانکی ، چک بانک ، برگی اعتباری که ازطرف بانک به شخص داده می شود . جهت سهولت در امور شغلی و تجاری ومالی ، #
دسته چک درین ؟=دسته چک داری ؟
چک =به کسر چ :
درزبان لکی به معنای //قطره ی آب , مقدار کمی ازآب ومایعات ، //
چک آونیه =حتی یک قطره آب نیست .
چک =به کسر چ
درزبانهای ایرانی ازجمله فارسی وکردی ولری وترکی به معنای ://آزمایش کردن ، نگاه کردن، بررسی کردن //است .
ماشینت چک که =ماشینتو چک کن

چک = به کسر چ در زبان لکی به معنای //نبش , گوشه ، کنج //می باشد
مترادف است با #سویک
چچ
واژه چاک از سورا سنی پراکریت به ارث رسیده است
𑀘𑀓𑁆𑀓 ( cakka ) ، از سانسکریت चक्र
( c�kra، �چرخ� ) ، از پروتو - هند - آریایی *ćakr�m، از پروتو - هند - ایرانی *čakr�m، از پروتو - هند - اروپایی *kʷ�kʷlos ( �دایره، چرخ� ) . با مراتی चाक ( کاک ) . دوبل چکر ( cakkar, cakra ) و چرخہ ( carxā ) . واژه چک و چاق و چاقو ( چاکو ) از ریشه ی این واژه هستند که اشتباه به زبان دیگر خواهد شدند.
...
[مشاهده متن کامل]

منابع ها. Qureshi, Bashir Ahmad ( 1971 ) “چاک”, in Kitabistan's 20th Century Standard Dictionary‎, Lahore: Kitabistan Pub. Co.
. . . . . . . . . . . . . .
John Shakespear ( 1834 ) “چاک”, in A dictionary, Hindustani and English: with a copious index, fitting the work to serve, also, as a dictionary of English and Hindustani, 3rd edition, London: J. L. Cox and Son

منابع• https://dsal.uchicago.edu/cgi-bin/app/qureshi_query.py?qs=چاک&searchhws=yes&matchtype=exact• https://search.worldcat.org/title/875051092
چک در زبان مازنی ( یا طبری یا تپوری ) بدین معناست:
- سیلی زدن
- اتصال و برخورد ( چک هدایی به دروازه، یعنی به دروازه برخورد کردی )
- پا
- موارد خاص به معنای آلت ( مثل اسبه چَک یعنی آلت اسب )
چک فیلمی به نویسندگی و کارگردانی کاظم راست گفتار و ساخته سال ۱۳۹۰ است. فیلم چک از نظر خط سیر اصلی داستان ( مرد پولداری که در ازای کمک سرنشینان یک تاکسی چکی به همه ی آن ها می دهد ) بسیار به فیلمی قدیمی تر به نام  جمعه  با کارگردانی  کامران قدکچیان  شباهت دارد که در تیتراژ فیلم به آن اشاره شده است .
...
[مشاهده متن کامل]

چند روز مانده به عید نوروز خانم مسافرکشی به نام گوهر پیرمردی خوش برخورد به نام بهرامی را که کیفی سیاه همراهش است سوار می کند. در ادامه، آدم های دیگری هم سوار تاکسی می شوند: مردی میانسال به نام جوادی که برای شب عید خرید کرده، مرد میانسال دیگری با ظاهر شیک به نام داریوش و جوانی دانشجو به نام میثم. بحث های داغی درباره مسائل اجتماعی و فرهنگی و سیاسی بین آنها شروع می شود که ناگهان یک موتورسوار ناشناس شیشه عقب ماشین در حال حرکت را می شکنند و به زور کیف بهرامی را می ربایند. اما چهار نفر دیگر موفق می شوند کیف بهرامی را از چنگ سارقان درآورده و به او برگردانند. بهرامی که از پس گرفتن کیفش خیلی خوشحال است می خواهد از هر چهار نفر تشکر کند و تنها یک چک در دسته جکش باقی مانده، چکی چهل میلیونی می کشد تا آنها پس از نقد کردن بین خودشان تقسیم کنند. این جمع ناجور چهار نفره که تازه با هم آشنا شده اند نمی توانند به هم اعتماد کنند و به خانه های شان بروند تا صبح فردا به بانک بروند و چک را نقد کنند. چک پیش جوادی می ماند و تصمیم می گیرند هر چهار نفر به مسافرخانه ای بروند و در کنار هم شب را به صبح برسانند. اما. . .

چک
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/چک_(فیلم)
چک واژه ای فرانسوی و به معنای سند مالی می باشد که از واژه �صک� در عربی گرفته شده است و آنهم از واژه �چک� در فارسی میانه گرفته شده است .
چک به دو شیوه خوانده می شود:
1_چَک
2_چِک
اگر چَک باشد، برابر سیلی می باشد.
اگر چِک باشد، برابر بررسی کردن است یا یک کشور در اروپا است.
چک
برابر پارسی:سیلی، بررسی کردن، کشوری در اروپا ( جمهوری چک )
چک بازی ضربه با چک به پشت چک حریف است ضربه و صدمه وآسیبی که از ضربه دست به مضروب وارد میشود چک میگویند با چک به بناگوش یا بیخ گوش یا لطمه و سیلی صورت را چک میگویند یک بازی در خراسان هست نسیه یا چک نقد
...
[مشاهده متن کامل]
پس کفی دوچک را روی کفی چک حریف میگذارند ویکی از بازیکن ها دست یا چک را از زیر چک حریف میکشد وبا سرعت به پشت دست حریف میزند وحریف اگر فرز باشد دست خود را میکشد تا ضربه او بکف دست خودش اصابت کند به این بازی چک بازی میگویند

چک = دست و دست در اوا خر به
پارسی اخیر افزوده شده است والا چک کن یعی از زیر دست همه را یک یک رد کن چکنویس کن یعنی با دست بنویس ارچک یعنی دستکش و آرایش دست ولچک ببند یعنی دستبند قانون بزن تا. دستش ول و آزاد نباشد هر واژه ای که گم کرده ایم باید در خراسان و افغانستان وتاجیکستان دنبال بگردیم که هنوز پارسی دری سوسومیزند وروشن است
...
[مشاهده متن کامل]

بررسی ( چک کردن )
واژه چک
معادل ابجد 23
تعداد حروف 2
تلفظ ček
نقش دستوری اسم
ترکیب ( صفت )
مختصات ( چِ ) [ فر. مأخوذ از فارسی ] ( اِ. )
آواشناسی Cak
الگوی تکیه S
شمارگان هجا 1
منبع فرهنگ فارسی معین
چک به فتحه چ کلمه ای تورکی است که از فعل چکمق به معنی کشیدن گرفته شده چک یعنی بکش و به معنی کشیده وارد فارسی شده است چکش هم از همان ریشه می باشد
شبه پول
شگفت دهخدا همه چیز را ترکی میگوید چک و چوک به پارسی به زانو گویند همچنان که به پیشانی نیز گویند و به زانو زدن شتر نیز به پارسی چوک زدن میگویند
کلمه چک با فتحه در زبان فارسی یعنی مواجب، قباله، باغ، منشوروفرمان
چوک به گویش هرمزگانی یعنی پسر
به لهجه روستای در توجان چ با صدای ضمه وک ( چک ) هم معنی اندازه دارد مثل لباس چک ش بود ودر جای هم مثل نخ چک سوزن کردن به معنی سوزن را نخ کردن یا نخ کشیدن در سوزن
چک به ترکی استانبولی یعنی خیلی
واژه چک فارسی است و همچنین فرهنگ webster آنرا فارسی دانسته و بازی checkmate یا همون شترنگ یک بازی ایرانی است همچنین واژه /هندچک / به معنی هندسه که عرب آنرا اعراب کرده . Hand دست ckeck بررسی کردن .
برای یادسپاری بهترِ معنی یا تلفظ می توان از شیوه هایی چون بازی با کلمات هم اهنگ ، هم خانواده و غیره استفاده کرد مثلا:
شرخر به بدهکار می گوید چِک یا چَک؟!!!!!
چِک:حواله بانکی
چَک:سیلی
چُک ( Chok ) :در زبان بلوچی یعنی بچه، کودک
تفاوت چک با سایر اسناد این است که چک در حکم لازم الاجراء میباشد . در حالی که سایر اسناد فاقد چنین وصفی میباشند .
چک : کفش بسیار کهنه و مندرس. تخته سنگ های صاف در جاده های کوهستانی که عبور از آنها مشکل است ( گویش جهرمی )
چِک= بررسی، بررسی کردن
تس، تپانچه، سیلی، ضربت، کتک، کشیده، برات، حواله، صک، چانه، چکه، بنچاق، سند، قباله، معدوم، نابود
چِک.
چک از دستاوردهای بانکداری است و قدیمی ترین شواهدی که از چک و بانکداری در دست است، به دوره هخامنشیان می رسد. بانکداری در دوره پیش از اسلام، بویژه عصر ساسانی کِرامندی زیادی داشته است. مرکزهایی همچون بانک های امروزی وجود داشته اند و در آنها کارهای شامل قرضه، برات، چک و . . . صورت می گرفته است.
...
[مشاهده متن کامل]

قدیمی ترین شکل بانکداری را در میانرودان در دوره هخامنشیان سراغ داریم که گسترده ترین مرکز زندگی یهودیان بود و در آنجا یهودیان عهده دار امور بانکداری بودند. مدارکی هم از این ناحیه به دست آمده که کاملا مانند چک بوده است. کلمه �بانک� هم در آن زمان زبانزد بود و لغت �چک� نیز از همان زمان فراگیر شده که تا امروز برجای مانده است.
در نوشته های دوره ساسانی به زبان پهلوی لغت چک را داریم و همین واژه از ایران به زبان های دیگر جهان راه یافته است.

سیلی ( تس )
چک= دست ید کف
و چون سندپرداخت به وجه روز و به معنی وجه دستی است به آن چک میگویند مثل چکنویس یعنی دست نویس و هارون رشیدمامون را چک یا صک نوشت به ولایت عهدی و به کعبه آویخت تاریخ طبری یعنی بادست خودش نوشت
بررسی
چک. ( "چ" با آوای زبر ) ، ( ا ) ، ( زبان مازنی ) ، پا. به همه اندام پا گفته میشود.
به ضم چ. تکه یا لبه چیزی. چک نون یا چک قالی در گویش کازرونی ( ع. ش )
به فتح اول و سکون دوم. سیلی. چک زدن و خوردن. در گویش کازرونی ( ع. ش )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٤)