چپی

/Capi/

    left wing
    left
    red
    pinko

مترادف ها

shawl (اسم)
دستمال گردن، سرانداز، حجاب، چپی، شال

kerchief (اسم)
سرانداز، چپی، دستمال، روسری، دستمال سر، چارقد، زن روسری پوش

goggle-eyed (صفت)
لوچ، چپی، چشم ورقلنبیده

sinistral (صفت)
چپی، بدشگون، بدیمن، تمایل ب چپ

پیشنهاد کاربران

نام سبد تشت مانندی است که از ترکه های شاخه هنده بید بافته میشه و هنوز آشپزان حرفه ای که روزی لا اقل صد پنجاه کیلو برنج در آشپزخانه های بزرگ مانند حاج هادی فسنقری که من از کودکی یادم میاد که آشپز آیات عظام
...
[مشاهده متن کامل]
وهیات بزرگ بود و الان پنجاه سال است با پدرش حاج حسین آشپز هیئت حضرت جواد الائمه است وباید برنج بیست وچهار ساعت درآب باشد وچپی های زیادی هم وقت کشیدن برنج باشد و به آن خاطر به ان چپی میگویند که باید آن را در داخل دیگ دم کش چپ کنی تا تمام برنج ابکش شده آنهم با چند ضربه مشت بر پشت چپی برنج تخلیه کامل میشود فکر کنم نام چپی را اینگونه سبد بدین خاطر میکشد و سبد های دیگر بدین خاطر کاربرد ندارد

چِپِّی= سبدی که از ترکه های چوب هنده بید که نوعی درخت خود رو در بستر رودخانه هست می بافند

بپرس