چونه


    ball or cake of dough
    bolus
    dollop
    pellet
    roll
    pat
    lump
    loaf

فارسی به انگلیسی

چونه پنبه
wad

چونه کاغذ
wad

مترادف ها

pat (اسم)
قالب، چونه، دست زدن اهسته

cake of dough (اسم)
چونه

پیشنهاد کاربران

رابر "شرط" در پارسی برابر "اگر" گرفته شده است.
پس شاید بتوان "دلیل" را "چونه" گرفت. خب هنگامی که از ما پرسشی پرسیده می شود که "چرا" ای باشد و نیازمند "پشتوانه، دلیل" است، ما میگوییم "چون". اکنون با افزودن پسوند بسیار پرکاربرد "ه" به واژه، چیزی در پیوند با "چون" می سازیم ( خیلی زمان ها ما با افزودن پسوند "ه" به واژه می توانیم واژه ای که نزدیک آن است را برایش برابر یابی کنیم که یک ویژگی بسیار زیبا و کاربری پارسی است )
...
[مشاهده متن کامل]

پس به جای "دلیل" بگوییم "چونه" یا "چُنه" ( هر کدام بهتر است! )
بدرود!

چونه، یعنی همچو نِ.
به شباهت حرف ن به چونه انسان دقت کنید.
در زبان بلوچی معنی چطوری، چیکارته، و حالت چطوره میده
در زبان لری بختیاری به معنی
چانه. چانه زدن. حرف زدن. چانه
خمیر جهت پخت نان

بپرس