switch (فعل)چوب زدن، راه گزیدن، سویچ زدن، جریان را عوض کردنbeat (فعل)زدن، شلاق زدن، چوب زدن، کتک زدن، کوبیدن، تپیدن، منکوب کردن، ضرب زدن، سخت زدنbastinado (فعل)چوب زدنcudgel (فعل)چوب زدن، چماق زدنdrub (فعل)زدن، چوب زدن، کتک زدن، شکست دادنfustigate (فعل)چوب زدن، کتک زدن، کوبیدن، انتقاد کردن