چو

/Co/

    rumor
    rumour

فارسی به انگلیسی

چو انداختن
rumor, rumour

مترادف ها

rumor (اسم)
شایعه، چغلی، چو

rumour (اسم)
شایعه، چغلی، چو

پیشنهاد کاربران

چُو ( چوو ) با ضمه روی چ و واو را واو بخوانید نه مصوت او، باهاش نان پهن میکردند، وردنه
چو با او همانند او در جور عربی به معنی ظلم و ستم بخوانید میشود شایعه در گویش دشتی.
دهخدا چون نتوانسته یا نمیدانستم در گویش ها و زبان مردم ایران ساواک owهست انگار اینها را با فتحه و سپس او اوانویسی کرده است که نادرست هست. این ساواک همانند آنچه در واژه های show، ، road انگلیسی تلفظ ( برای road, تلفظ آمریکایی ان ) میشودهست و یا آنچه در واژه های شور عربی که ریشه شورا و مشورت هست، یا جور عربی و مانند ان
...
[مشاهده متن کامل]

چو در بازی پینگ پونگ به معنی آفرین ، وقتی که طرف امتیاز میگیره میگه چو
در زبان کردی هم رفت
در زبان گیلانی هم چوب
چَوْ در گویش کردی یعنی چشم
مثلا ( چو وری ) یعنی چشم به راه کسی موندن
معنی چو:اگر
مخفف و مرادف چون است و خبر از علت رویدادی می دهد.
۱. از آنجا که، وقتی که
۲. چنان که، همان گونه که
۳. ( حرف اضافه ) مانندِ، مثلِ
۴. ( حرف اضافه ) قریبِ، نزدیک به
به زبان کردی کرمانجی چو یعنی رفت .
متأسفانه حتی یک نفر هم درست اشاره نکرده بود چون حتی یک نفر از این عزیزان یا کرد نبودن یا کرد بودن ولی زبانشون کردی کَلهِری ( کَلهُر در زبان فارسی ) نبوده که گویش نیمی از جمعیت استان کرمانشاه و شهرهایی
...
[مشاهده متن کامل]
از استان ایلام مانند اَیوان غرب و جان جان و . . . هست، معنیش اینه عزیزان: کلمه �چوَ� معادل کلمه �چی� یا �چِه� در زبان فارسیست، مثلا معادل کردیِ جمله�داشتَم چی میگفتم؟� میشه �داشتِم چوَ وَتِم؟� که یک جمله پرسشیست، در زبان کردی زنگنه و لکی بجای کلمه �چوَ� گفته میشود�چَه� یعنی مثلاً عزیزان لک همان جمله پرسشی را اینگونه تلفظ میکنند: �داشتِم چَه وَتِم؟� یا به اختصار گفته میشود� چَم وَت؟� یعنی � چی گفتم یا چِه گفتم؟� زبان کردی بخصوص کردی کَلهِری و زنگنه خیلی گستردست عزیزان ولی در حال نابودی هستند چون رسانه ندارند، ای کاش فقط یک انسان آگاه و دلسوز و البته دارای سرمایه ی مادی پیدا میشد، من قسم میخورم که زبان کردی را زنده میکردم، من خودم کرمانشاهیم اما ای کاش حداقل مردم کرمانشاه به زبان کردی صحبت میکردن ولی متأسفانه یک زبان فارسی اختراع کرده اند که بهش میگن فارسی کرمانشاهی و با آن زبان صحبت میکنند حتی صدا و سیمای کرمانشاه، اگه از یه کرمانشاهی بپرسید کجایی هستی میگه کردم ولی فارسی حرف میزنه البته یه فارسی عجیبو غریب که هیچ ریشه ای ندارد و مخلوطی از کردی فارسی و حتی عربی هستش، خلاصه بخوام بگم اینه که داریم دچار بحران هویت میشیم، کاش رسانه ای داشتم و آنجا با مردم خوب همزبانم و همشهریم و هم استانیم صحبت میکردم ألالخصوص روئسا و مجریان صدا و سیما و رسانه ایهای عزیز کرد و کردزبان اما با خود غریب، دوسِدان دیرِم و خوداحافظدان🌿

بمثال ِ ؛ بمانندِ. همانندِ : چون مدتی برآمد شاخه هاش بسیار شد و بلگها پهن دشت و خوشه خوشه بمثال گاورس از او درآویخت. ( نوروزنامه ) .
گردون بمثال بارگاهت
کرده ز حق امتحان کعبه.
خاقانی.
در زبان مازندرانی به چوب میگن چو .
گیاه
گیاهی با خاصیت بی نظیر
چو در زبان مازندرانی مخصوصا در جنوب شرقی مازندران به معنای چوب می باشد
چو : هنگامی
البته توی فارسی اینجوریه ولی توی کره ای یه اسم زن هست به معنی مروارید
معنی
چگونه دایه
هنگامی که ، مثل ، مانند
مخفف چون
میتواند معنی اگر هم بدهد
در زبان بختیاری به معنای شایعه یا خبر
در گویش تاتی cho یعنی شایعه وchoo به چوب گفته میشود.
چُو ču: [اصطلاح صنایع دستی] چوبی به طول تقریب ۵/۲متر، تراشیده از چوب درختِ آزاد ( آزادار azadar ) ، به دو سر این چوب چان ( زنبیلی بافته شده از حصیر ) قرار می گیرد. به آن �چان چو� نیز می گویند.
هنگامی که
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٢)

بپرس