chitter (فعل)اواز خواندن، چهچه زدن، از سرما لرزیدنtwitter (فعل)لرزیدن، چهچه زدنwarble (فعل)چهچه زدن، سراییدن، چهچهه زدنchatter (فعل)پچ پچ کردن، تندتند حرف زدن، چهچه زدن، تند و ناشمرده سخن گفتنtrill (فعل)لرزیدن، چهچه زدن، جاری شدن، روان شدن، چرخیدن، با تحریر خواندن، پیچانیدن