چهارگوش

/CAhArguS/

    foursquare
    foursquare
    quadrangular

مترادف ها

quad (اسم)
چهار گانه، چهار گوش، چهار قلو، قطعه سربی، سیم چهار لای بهم پیچیده عایق

quadrant (اسم)
ربع، چهار گوش، ربع دایره، یک چهارم، ربع کره

quadrangle (اسم)
چهار دیواری، چهار گوش، مربع، قطعه سربی، سیم چهار لای بهم پیچیده عایق، چهار گوشه

square (اسم)
محوطه، میدان، عرصه، چهار گوش، مربع، مجذور، چارگوش، توان دوم

foursquare (اسم)
چهار ضلعی، چهار گوش، مربع

quadrate (اسم)
چهار گوش، چهار گوشه، مجذور، منشور قائم

quadrate (صفت)
چهار گوش، چهار یک، چهار گوشه

foursquare (صفت)
چهار ضلعی، چهار گوش، مربع

quadrilateral (صفت)
چهار ضلعی، چهار گوش، مربوط به چهارگوش

square (صفت)
گوشه دار، منصف، حسابی، منظم، برابر، چهار گوش، مربع، راست حسینی، جذر، چارگوش

quadripartite (صفت)
چهار گانه، چهار گوش، چهار تایی، چهارجانبه، چهار جزئی، چهارسویی

پیشنهاد کاربران

Square
به نظرم گوشه یک واژه ی ترکی هست و وارد زبان فارسی شده و چهارگوشه درسته و با گوش ارتباط نداره
اسم های چهار گوش ها زیر اسمش بنویس
مربع
چهار گوش=

بپرس