چهار

/CAhAr/

    four
    quadri-
    tetra-

فارسی به انگلیسی

چهار باندی
quadraphonic

چهار بخشی
fourfold, quadripartite, quadruple

چهار بخشی کردن
quarters

چهار برابر
fourfold, quadruple, quadruplicate, fourfold, quadruple

چهار برابر شدن
quadruple

چهار برابر کردن
quadruple

چهار پهلو
quadrilateral

چهار تایی
quadruple, quadruplet

چهار ترک
four - sided

چهار جهت اصلی قطب نما
cardinal points

چهار چرخه
[adj.] four - wheeled, [n.] four - wheeled wehicle, four-wheeled, quadricycle, dray, four-wheel

چهار چوب در و پنجره
jamb

چهار دست و پا
creep, on all fours

چهار دست و پا بالا رفتن
clamber, shin

چهار دست و پا را بستن
hogtie

چهار دست و پا رفتن با شتاب
scramble

چهار دهمی
(the) fourteenth, fourteenth

چهار دکمه
double - bressted, double-breasted

چهار راه گرد
rotary

چهار راه گردان
rotary

مترادف ها

tetrad (اسم)
چهار، اربعه، گروه چهارتایی، چهار ارزشی

quaternion (اسم)
چهار، قسمت چهارگانه، بخش چهارگانه

tetr- (پیشوند)
چهار، چهار گانه، اربعه، دارای چهار قسمت

four ()
چهار

پیشنهاد کاربران

دو بر علاوه دو مساوی چهار.
اینو فقط در ریاضیات محض صدق میشه ودر علوم دیگه قابل تردید وشک هست.
وحینئذ؛ فقط نزدیک به 99% در صد درست باشد.
چهارسمت.
چهارفصل:فصل :پای سال ( پاسال )
بچه هامعنی صدر اعظم چیه؟؟
بیشتر بودند.
من اونجا بودم.
واژه چهار
معادل ابجد 209
تعداد حروف 4
تلفظ ča ( ā ) hār
نقش دستوری عدد اصلی
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: čahār] ‹چار› ( ریاضی )
مختصات ( چِ یا چَ ) [ په . ] ( اِ. )
آواشناسی CAhAr
الگوی تکیه WS
...
[مشاهده متن کامل]

شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار

چهار یعنی چهار. ⁦=_=⁩
اربع

بپرس