حصار، گرفتگی عضلات، درد شکم، چنگه، چنگوک، محدود کننده، انقباض ماهیچه در اثر کار زیاد
مترادف ها
پیشنهاد کاربران
چنگه ابزاری در کشاوری است.
پارسی را پاس بداریم.
پارسی را پاس بداریم.
در مراغه چنگه ( change ) به یک مشت ازهر چیزی گفته میشه
چنگنه = به زبون عامیانه میشه چقدر . چه اندازه
مثلا چنگنه زیبا = چقدر زیبا یا . . . . . .
مثلا چنگنه زیبا = چقدر زیبا یا . . . . . .
متضاد باکره ( خانمی که پرده ی بکارت نداشته باشد. )