چموش

/CamuS/

    mean
    mulish
    vicious
    balky
    coltish
    fractious
    intractable
    jumpy
    refractory
    restive
    ungovernable
    viclous

فارسی به انگلیسی

چموش شدن اسب
bolt

چموش و شیطان
puckish

چموش وار
coltishly

مترادف ها

outlaw (اسم)
یاغی، چموش، متمرد، قانون شکن

outlaw (صفت)
چموش

mulish (صفت)
ترشرو، کله شق، چموش، لجوج، قاطر مانند

skittish (صفت)
ترسو، چموش، تغییر پذیر، لاسی، اهل حال، رم کننده

shifting (صفت)
چموش، بی ثبات، تغییر کننده

nappy (صفت)
چموش، لول، خواب دار، کلفت و پرزدار، قدری مست

jibbing (صفت)
چموش

rowdy (صفت)
سرکش، خشن، چموش

restive (صفت)
بی قرار، سرکش، کله شق، چموش، رام نشو

cantankerous (صفت)
بد خلق، چموش، بد اخم

پیشنهاد کاربران

چموش یعنی از همه قایم میشه ترسو فراری
کلمه ای که کروش درست کرده در کوروش توپیا به معنی زشت و چروکیده
درود
موش به مینوی پنهان و نهان است که در زبان اوستایی به شکل maēša، در زبان سنسکریت به شکل meṣa و در گروه زبانهای PIE به شکلmoysos آمده و در نامگذاری بازی قایم - موشک به کار رفته است.
موشیدن: پنهان شدن
...
[مشاهده متن کامل]

فراموشیدن: پنهان شدن از یاد ( حافظه )
چموش: چ ( پسوند پاد، اسک ) موش ( پنهان ) : سرکش
خموش: خ ( پسوند فشار ) موش ( پنهان ) : خاموش ( خَمُش )
نکته افزودنی: پنهان و نهان از ریشه ( نه ) استند به مینوی نهادن
نهان: نه ( نهادن، نهادینه، نهاد، نهادین ) ان ( پسوند نامواژساز )
پنهان: پ ( پیشوند فشار ( تاکید ) ) نهان
نکته ای دیگر: موشک از ریشه موش نیست وانگه از ریشه موخت ( مخت ) ( Mukt ) است.
واژه موشک از ریشه *mukti मुक्ति وमुक्त mukta به مینوی پرتاب شدن آزاد - رها کردن و فرستادن است. واژه موشک در زبان سنسکریت به صورت *muktaka मुक्तक به مینویmissile آمده است که سپس سبکتر شده و از موکتک به شکل موشک درآمده است.
همچنین واژه مختار از همین ریشه است: مختار: مخت ( آزاد، رها ) ار ( پسوند نامواژساز )
مُخت: مخ ( موخ ( در آموختن ) ، مُغ ( مغ زرتشتی، مغان ) ، مغز، مزگ، مزدا ) ت ( پسوند گواشساز )

چموش و هر کلمه اییی موش داشته باشد. تورکی است. مثل سوسموش. شهر موش. ( حروف گچپژ در عربی ولهجه هایش وجود ندارد. و مخصوص زبان تورکی است )
شیطون زرنگ

بپرس