چمباتمه

/CombAtme/

    squat

فارسی به انگلیسی

چمباتمه زدن
huddle, hunker, squat

چمباتمه زننده
squatter

چمباتمه لوتوسی
lotus position

پیشنهاد کاربران

چمباتمه. [ چ ُ م َ / م ِ ] ( ترکی ، اِ ) در تداول تهرانیان ، به معنی نوعی و شکلی از نشستن است روی دو پا. و بیشتر با فعل زدن و نشستن ترکیب شود. چندک. چمبک. و رجوع به چمباتمه زدن و چمباتمه نشستن شود.
واژه چمباتمه کاملا پارسی است. در ترکی می شود چوملمه این واژ یعنی هچمباتمه صد درصدر پارسی است.
چمباتمه در تورکی تلفظ اصلیش چومبلنتی هست
ولی در کل چومباتما با ریشه تورکی از؛؛
چون ( چُوُن ) به معنای برگشته
و از اوتوماق به معنی نشستن هست
سوگلر آخار گئدر ، وریانی ( ابتدای انشعاب جوب فرعی از جوب اصلی زمین کشاورزی را وریان گفته می شود ) ییخار گئدر ، بودونیا بیر پنجره دی ، هر گلن باخار گئدر
چُمباتهیدن.
چوم به لتمه قورماق ( چمباته نشستن )
چهار زانو نشستن
چوقوکی نشستن ( مشهدی )
مشدیا میگن چوقوکی نِشِسته
سرپانشینی

بپرس