چلو

/Celow/

    boiled rice
    cello
    plain boiled rice

پیشنهاد کاربران

چلو نام یکی از بخش های شهرستان اندیکا می باشد که مابین تاراز و شیمبار قرار دارد و هم اینک مرکز بخش می باشد و مرکز آن به زاوت هم معروف است.
از روزگاران گذشته چلو بسیار معروف بوده و راه بزرگ عشایری ایلاق و گرمسیر هفت لنگ بختیار از آن عبور می کند. شادروان پدرم علت نام گذاری چلو را وجود چهل روان آب در فصل بهار عنوان کرد که با بررسی که کردم دیدم همچنین است و درفصل بهار از تمام دره های آن آب جاری می باشد. بارندگی چلو بیش از ۶۰۰میلیمتر می باشد
...
[مشاهده متن کامل]

درمنطقه کاشان به پرنده چکاوک
چلوchloo
میگویند
درچکامه صدای پای آب ازسهراب سپهری
چلو آمده است . . . .
تا چلویی می خواند، سینه از ذوق شنیدن می سوخت
مرتضی محمدپور
چلو
cello چلو
نوعی ساز شبیه به ویولن اما بسیار بزرگتر
واژه چلو کاملا پارسی است چون در گویش یا زبان لری یا بختیاری هست واژگانی که در این. گویش یا زبان هستند واژگانی اصل پارسی هستند چون درترکی می شود pirin� این واژه یعنی چلو صد درصد پارسی است.
چلو مخفف دوواژه کهن شامل چل و او می باشد. چل مخفف چلاندن و او همان آب است. یعنی برنجی که در هنگام پخت با آب آبکش شده و آب آن کشیده و اصطلاحا چلانده شده است. و پلو از دو واژه پل ( با صدای زیر ) که مخفف پلاندن ( به معنی غلطش در اب ) و او ( آب ) یعنی درون آب پالاندن ( درون آب پختن ) می باشد.
cheloo/چِلو/در زبان تبری به چاه آب گویند.
چلو čulow: [اصطلاح صنایع دستی] خاک انداز چوبی که برای ریختن آب از کف قایق مورد استفاده قرار می گیرد. به این خاک انداز به زبان تالشی خُویه xuyə و به گویش اهالی انزلی شلاف šəlaf گفته می شد.
چلو همان کو کو یا یاکریم میباشد. به زبان آران وبیدگل
نوعی پرنده
به معنی گنجشک در زبان تاتی گویش مردم تاکستان از توابع استان قزوین
چِلُو به برنج آبکِش شده چلو گفته میشود
بخش چلو شامل
مناطق ( چلو. برچلو. شلال. دشت گل. سوسن سرخاب. کمفه. شیرین بهار*شیم بار* در شهر اندیکا
شهرستان مسجدسلیمان
چلو ( چال چل او. چل آبیان. چلبیان ) چهل رود
محل سکونت ایل کر منجزی بهداروند *بهادروند *. طایفه ابوالحسنی منجزی. طایفه خلیلی بیگیوندپلنگ منجزی. طایفه لو خرده *خورشید وند *منجزی. طایفه ملکشاه وند لملمی منجزی. طایفه شیخ محمد خالی*شمخال. شیخ عالی *منجزی. طایفه چهاربنیچه منجزی *بیچهار*. طایفه نیم بنیچه *لیموچی *منجزی. طایفه مال احمدی منجزی. طایفه بردگپ*میرگپ*منجزی. طایفه براهیم عالی. عالی جمالی. تردی. احمد بلد. تکی منجزی. کیارسی. شاکی *شقاقی*. حسنکی.
...
[مشاهده متن کامل]

طایفه سهراب
. طایفه گندایی . طایفه للر . از ایل بزرگ بختیاروند
و
تیره کریم وند موری دورکی. طایفه گمار بابادی
قوم لر*لهراسب کیانی*از نسل خورشید
( جمشید کیانی )

چلو. ( "چ" با آوای زیر، "و" با آوای پیش ) ، ( ا ) ، ( زبان مازنی ) ، چاه.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس