چله

/Celle/

    period of 40 days bowstring
    cord
    period of 40 days especially of retirement and asceticims orof fasting
    selvage

فارسی به انگلیسی

چله تابستان
midsummer, dog days

چله زمستان
midwinter

چله نشین
one who secludes himself for forty days for purposes of mortification / devotion, etc, recluse

مترادف ها

bowstring (اسم)
زه، چله، زه کمان

پیشنهاد کاربران

در رشت، محله ای بنام چله خانه است.
چله یعنی چهلم
چله تابستان : روز چهلم تابستان ( ۱۰مرداد )
به معنای نخ و تار نیز است. در نامه ی مجدالاسلام به ناظم الاسلام کرمانی آمده است: �اگر خدای نخواسته بر او صدمه ای وارد شود، تمام رشته های ما چله خواهد شد. � ( تاریخ بیداری ایرانیان، ص 439 )
چله:روده تابیده که بر کمان می بندند.
چله: [عامیانه، اصطلاح] چاق، چرب و چیلی.
چله نام قدیمی یک روستا ازتوابع دهستان بُربُرود ( بُربُروت ) الیگودرز منبع: لغتنامه دهخدا
چله جاسوس اسکی و معاون وزیر اسکی بود او از دشمنان کاسه و کریم بود ولی با کوزه دشمنی نداشت!
چله معنی اصلیش{زه کمان} است دیگه چیزی نیست
تسمه ای که به کمان میبندد و تیر را به وسیله آن پرتاب میکنند.
چهل روز عبادت کردن قرآن کریم
همان چاله به معنی آتشدان و یا اجاق است. با حذف الف و تبدیل آن به فتحه بر روی حرف چ. "چله ی تش" به معنای چاله ی آتش.

البته فکر کنم می شه ز کمان
بخش چلو*چال چل او. چلبیان. چهل او.
چال چهل آب . چله*در شهر اندیکا
مسجدسلیمان
محل سکونت تیره های ایل کر منجزی بهداروند *بهادروند *
ایل لر بختیاروند
تیره سیاه منصور طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ منجزی
...
[مشاهده متن کامل]

تیره زاهدی خلیلی
تیره گیلان وند خلیلی
طایفه ابوالحسنی منجزی
طایفه مال احمدی منجزی *احمدوند*
طایفه ملکشاه وند لملمی منجزی
طایفه شیخ محمد خالی منجزی
طایفه سهراب بهداروند
طایفه تردی بهداروند
طایفه علاءالدین وند بهداروند
ایل عالی جمالی بختیاروند
طایفه للر*دلیر لر. *بهداروند
اکثر روستاها در مناطق ایلی خود بنا شده
وارگه محمد
وارگه چله
وارگه منج

چله. ( مازنی ) ، شاخه . "دار چله" - شاخه درخت .
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس