چوبی که بازیکنان بیس بال به دست می گیرند �چُفته� نامیده می شود
چِفته: خم و خمیده آن که قدش چفته چو شمشیر شد تا قد من راست تر از تیر شد ایرج میرزا
در منطقه ی اصفهان نوعی بازی گروهی بود به نام �پِل و چِفته� که اکنون نیز کمابیش در روستاها بین بچه ها رواج دارد. اساس و ابزار این بازی دو قطعه است: چوب بلند ( چِفته ) و کوتاه ( پِل ) که به فرمایش آقای محمود ... [مشاهده متن کامل]
ابراهیمی میمند در یکی از تعاریف واژه ی پِل، یک وجب است. دو گروه بازی ابتدا پل را روی دو قطعه سنگ یا آجر می گذارند که زیر آن خالی باشد، سپس نفر اول یک گروه با چفته آن را از روی آجر به هوا پرتاب کرده سپس باضربه ی چفته به پل که در هوا معلق استآن را به سویی دیگر پرتاب می کند. گروه دوم باید به نحوی جاگیری کرده باشند که بتوانند پل را روی هوا بگیرند و به مبداآن پرتاب کنند. به این ترتیب یک نفر از گروه دو برنده و نفر اول گروه یک بازنده خواهد بود و اگر نفری از گروه دوم نتوانست پل را بگیرد نفر گروه اول برنده است.
سلام و عرض ادب چفته: رقمی انگور هست مشهور به انگور چفته
چفت و چفته خمیده و کج همیشه تا چو زنخدان و زلف دوست بود ز روی گردی گوی و ز چفتگی چوگان هزار مهر مه و مهرگان و جشن وبهار به خرمی بگذار و تو جاودانه بمان فرخی سیستانی
چفته čəftə: [اصطلاح صنایع دستی] فلزی شکل گرفته در طرح های مختلف برای انداختن در رزک. روی درِ صندوق نصب می شد و قفل می خورد.