چفت

/Ceft/

    catch
    clasp
    fastener
    latch
    snap
    clamp

فارسی به انگلیسی

چفت چوگانی
battledore placenta

چفت در
bolt

چفت در را باز کردن
unbar

چفت در و پنجره
hasp

چفت شدن
lock

چفت نشده
unattached

چفت و بست
bolt, fastening, latch

چفت و بست شدن
lock

چفت و بست کردن
lock

چفت کردن
bolt, latch

چفت کلید خور
deadbolt

مترادف ها

snap (اسم)
چفت، شتاب زدگی، ضربه محکم و ناگهانی، بشکن، قفل کیف و غیره، قالب زنی، گاز ناگهانی سگ، قزن قفلی، گیره فنری، یک گاز، عکس فوری گرفتن

latch (اسم)
ضامن، چفت

hasp (اسم)
قرقره، ماسوره، چفت، کلاف، ماکو

lid (اسم)
سر، کلاهک، سر پوش، دریچه، چفت، پلک چشم

fastening (اسم)
بند، پشت بند، بست، چفت، چفت و بست، یراق در

fastener (اسم)
بست، چفت

doorknob (اسم)
دستگیره در، چفت

trellis (اسم)
چفت، چفته، شبکه، داربست، داربست بستن

snick (اسم)
قسمت، چفت

holdfast (اسم)
بند، گیره، قلاب، گیر، چفت، میخ

پیشنهاد کاربران

چَفت =chaft
این واژه در زبان فاخر لکی به معنای ( ( کج ؛خمیده ؛قوس دار و کمانی ) ) می باشد .
وبه صورت تتابع اضافات با واژه ی چِل همرا می شود وبه شکل :چَفت و چِل تلفظ می شود که به معنای =کج و ماوَج . می باشد .
چِفت =قفل ، بسته ، چسبیده ، محکم .
چفت ceft: این واژه در سنسکریت از مصدر چرت cret به معنی بستن، گره زدن ساخته شده است.
چُفت شدن:بسته شدن ( در گویش شهرستان بهاباد ) مثل چفت شدن لوله که مثلاً آب نمی تواند از آن عبور کند.
در شهرستان بهاباد به جای گفتن کیپ شدن گوش از چُفت شدن گوش سخن به میان می آید.
به معنی کج در کوردی
در کوردی کج
کنار، پهلو، بغل
Latch
در لری بختیاری
چِفت: گیره، بست، سنجاق، قفل
چِفت زن: منگنه
چِفت کردن: بستن، قفل کردن
دَرِنِه چِفت کن: در را ببند
چَفت: قوس، کمان، فرورفتگی
چَفت پا: پشت زانو یا قوس کف پا
چَفت زمین: بخشی از زمین که پایین تر و فرو رفته تر باشد
در شهرستان جهرم استان فارس ( چفت ) به پرنده ای می گویند. دارای پرهای سیاه براق و نوک نارنجی . مه در زیر درختان بااغ مرکبات در زیر برگها کرم و حشرات را شکار می کند و با صدای رسا و بلند و زیبا چهچه می زند. چیزی شبیه عکس زیر
چفت
جُفت و جَزم/جَزم و جُفت =کاملاً اندازه و چسبیده به هم، کیپ
در گفتار لری :
چِفت = گیره، بست ( چِفت در، گیره منگنه )
چِفتزن = منگنه
چَفت = قوس، کمان، فرورفتگی
چَفت پا = پشت زانو یا قوس کف پا
چَفت زمین= بخشی از زمین که پایین تر و فرو رفته تر باشد.
در زبان لری ( بهمئی و بختیاری ) به ساق پا چفت می گویند
در این کلمه چ ضمه دار تلفظ می شود
چفت: [ اصطلاح چوپانی ] آغل گوسفندان که از چوب و گیاه سرخس یا کاه ساخته شده باشد.
در گویش کرمانی چُفت به معنی بسته بودن است
وقتی لوله آب میگیره میگن لوله چُفت شده

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس