complain, denounce, tell
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
حساب، شرح، حکایت، داستان، جمع، چغلی، روایت، افسانه، قصه
اتهام، عیب جویی، شکایت، بد گویی، چغلی
تهمت، اتهام، چغلی، اسناد
سر و صدا، شکایت، چغلی، غرولند، چیز پر سر و صدا
شایعه، چغلی، چو
شایعه، چغلی، چو
پیشنهاد کاربران
معنی اصلی چغلی گوه پرنده است.
۲ معنا دارد:
۱. پشت کسی سخن گفتن ( غیبت کردن )
۲. مدفوع و گه پرندگان
۱. پشت کسی سخن گفتن ( غیبت کردن )
۲. مدفوع و گه پرندگان
ریشه اصلی این کلمه به فضله پرندگان بر می گردد.
چغلی از ریشه چوغولوک یعنی غیبت گرفته شده
جغلی هم از جیغالیک یعنی تقلب کردن گرفته شده
هر دو ترکی می باشند
با تشکر
جغلی هم از جیغالیک یعنی تقلب کردن گرفته شده
هر دو ترکی می باشند
با تشکر