خیره، گستاخ، پر رو، خیره چشم، عاری از شرم، چشم سفید
مترادف ها
پیشنهاد کاربران
تمامی فرهنگ لغات "بی حیا، پررو، وقیح، گستاخ" تعریف کردن
درحالیکه بعضی کاربران "نمک نشناس، کسی که خوبیها و لطفی که بهش میکنی رو نمیبینه"
بگمونم معنای عامیانه این عبارت همین نمک نشناس هست که فرهنگ لغات این تعریف رو نگنجوندن
درحالیکه بعضی کاربران "نمک نشناس، کسی که خوبیها و لطفی که بهش میکنی رو نمیبینه"
بگمونم معنای عامیانه این عبارت همین نمک نشناس هست که فرهنگ لغات این تعریف رو نگنجوندن
آدمی که در مواقع بی نیازی کوره
کسی که کوره و دستت براش نمک نداره
کسی که کوره و خوبیهایی که بهش کردی رو نمیبینه
آدمه نمک نشناس کسی که دستت براش نمگ نداره و خوبیهایی که بهش کردی رو نمیبینه
آدم قدر نشناس و پررو
چشم سفید : [عامیانه، اصطلاح] گستاخ، حرف نشنو، پر رو.
پررو، گستاخ
کسی که با وقاحت و بی حیایی و بی شرمی قدر نشناس است و با پررویی و گستاخی بی ادبی می کند
بی شرم
پرروئی وخود رای
پررو
گربه صفت
قدر نشناس
بی حیا
لجوج
پررو حرف نشنو
لجوج
پررو حرف نشنو
کور
rude معمولا به کار برده میشه برای وازه چشم سفید و بی حیا
کسی که لطف و محبت دیگران را نمی بیند ( کور )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)