چسبنده، خار چسبنده، ادم سمج و مزاحم
چسبنده، چسبیده، چسبناک، چسبدار
سخت، چسبنده، چسبیده، چسبناک، دشوار، بد بو، لزج
چسبنده، صمغی
چسبنده، چسبناک، کاملا احساساتی
چسبنده، چسبناک، غلیظ و شیره مانند
سفت، محکم، چسبنده، سر سخت، استوار، مستحکم
اصلی، چسبنده، ملازم، ذاتی، طبیعی
اصلی، چسبنده، ذاتی، داخلی، طبیعی، درونی، درون زاد، لاینفک، جبلی، فطری، غریزی، مادرزاد