چسب ؛ جذب جاذبه ؛ جذب ، چسب ، چسبیدن ، چسبیده شدن جاذبه قابل تبدیل به چاسبه چاسبه ، چستن ، جستن ، جستار جستار ؛ جُستن ، جُسته شده، جوئیده شده ، یافته ، تحقیق ، نتیجه ، کند و کاو شده ، رسیده های علمی جذاب ، حاصل شده ، مطالب جستجو شده ی جذاب علمی ... [مشاهده متن کامل]
جستار ؛ مطالب جذابی که منجر به کشیده شدن انسان به سمت آن برای مطالعه می شود. جُستن قابل تبدیل به جُزتن که منتهی به کسب جایزه و جزیه و مجهز شدن و جائز شدن و مجاز شدن و مجذوب شدن و جاذبه می شود. جزیه ؛ جایزه اجازه ؛ مجوز ، مجاز کردن جایزه ؛ جزیه و جزا جهت اجازه و مجاز بودن و ادامه ی انجام کار و جایز کردن با تایید و تصدیق مجیز ؛ مجازی ، مجاز بودن ، اجازه داشتن ، جایز کردن ، جایزه دادن ، مجوز دادن ، تصدیق و تایید کردن مجیز گو ؛ تصدیق کننده و تایید کننده
رزین
منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی واژه چسب از ریشه ی واژه چسبیدن فارسی هست
چسبیده، چسبِ هم=کنارِ هم، به هم چسبیده
در لکی به چسب دویس گفته می شود. مثلا دویسیا:یعنی چسبیده شده