draft
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
خراش، خدشه، چرک نویس، تراش
محک، اثبات، نشانه، عیار، برهان، مدرک، ملاک، چرک نویس، گواه، دلیل، مقیاس خلوص الکل
حواله، برات، طرح، انتخاب، مسوده، پیش نویس، چرک نویس، برگزینی، برات کشی
چرک نویس، دفترچه چرک نویس
پیشنهاد کاربران
چرک نویس : [عامیانه، اصطلاح] نوشته ی نخستین که ممکن است بازبینی و ویرایش شود.
چرک نویس به معنی چک نویس است
بنام خدا
با سلام، مسوده در متون دهه های قبل به معنی نامه بکار میرفت. کتاب ده جلدی یادداشتهای علامه قزوینی اکثرا این کلمه را به جای نامه بکار برده است و از خود کلمه هم مشخص هست به معنی سیاه شده ( کاغذ ) و در کل یکی از معانی مسوده نامه میباشد .
باتشکر
با سلام، مسوده در متون دهه های قبل به معنی نامه بکار میرفت. کتاب ده جلدی یادداشتهای علامه قزوینی اکثرا این کلمه را به جای نامه بکار برده است و از خود کلمه هم مشخص هست به معنی سیاه شده ( کاغذ ) و در کل یکی از معانی مسوده نامه میباشد .
باتشکر
مسوده
پیش نویس. . . . . نوشته ای که دارای خط خوردگی می باشد
عوام این واژه را به اشتباه جای چکنویس استعمال می کنند
رجوع به چکنویس شود
رجوع به چکنویس شود