foul (فعل)لکه دار کردن، ناپاک کردن، بهم خوردن، نارو زدن، گیر کردن، گوریده کردن، چرک شدنsoil (فعل)کثیف کردن، چرک کردن، لکه دار کردن، چرک شدن، خاکی کردن