گمان می کنم این واژه انگلیسی است .
واژه short انگلیسی به مانای کوتاه است که با دگر گونش ش به چ در زمان کنونی به مانای خواب کوتاه کاربرد دارد.
چشم گرم کردن. [ چ َ / چ ِ گ َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از خواب کردن اندک باشد. ( برهان ) . چشم گرم ساختن و دیده گرم کردن و مژگان گرم کردن. ( از آنندراج ) . اندکی خوابیدن. ( آنندراج ) . اندک خواب کردن. ( ناظم الاطباء ) . ابتدای خواب. ( فرهنگ نظام ) :
... [مشاهده متن کامل]
فرودآمد از بارگی شاه نرم
بدان تا کند بر گیا چشم گرم.
فردوسی ( از آنندراج ) .
در نظر هنگامه شور قیامت جلوه داد
لحظه ای کزخواب راحت چشم ما را گرم کرد.
باقر کاشی ( از آنندراج ) .
غم بی دلبری بسیار بی آسایشم دارد
گر آتش طلعتی میبود چشمی گرم میکردم.
تأثیر ( از آنندراج ) .
عمر راحت دشمن ما رفت چون برق و نداد
آنقدر فرصت که کس چشمی تواند گرم کرد.
تأثیر ( از آنندراج ) .
رجوع به چشم گرم ساختن و چشم گرم شدن شود.
چرت میشه Nap و با فعل Take میاد
◀️ I could take a nap on that belly : میتونم روی اون شکم چرت بزنم
نیم خواب شدن ؛ چرت زدن . سنگین شدن پلک چشم بر اثر مستی یا غلبه ٔ خواب :
سکندر ز مستی شده نیم خواب
روان آب در چنگ و چنگی در آب .
نظامی .
پینکی زدن . [ ن َ زَ دَ ] ( مص مرکب ) چرت زدن : آن خواجه که چون چراغ یک آب نخوردتا بود ز پرتوش کسی فیض نبردمانند چراغی که بود کم روغن از اول عمر پینکی زد تا مرد. باقر کاشی ( ازآنندراج ) .
نعاس
به چرت افتادن ؛ چرت زدن. بحالت چرت درآمدن. درچرت واقع شدن.
Take a cat - nap
Take a nap
. I took a nap in the afternoon
من بعداز ظهر چرت زدم.
take a nap=چرت زدن