در افغانستان برای حیله و نیرنگ در فسمت شمال افغانستان مخصوصا ولایت پروان پنجشیر و کاپیسا و مساوی به ترفند استفاده میشه.
چال در ترکی به معنای زدن هست البته هر نوع زدن مثل زدن در ربودن و مثل ساز زدن و . . .
چال به تورکی = زدن
واژگان ( چار، چاره، چال، چاله، چالش ) همگی از یک ریشه هستند. دگرگونیِ آواییِ ( ر/ل ) در روندِ زبان پارسی و زبانهای هندواروپایی رواگمند ( رایج ) بوده است. برای نمونه در پسگشتِ ( رفرنس ) زیر، واژه یِ
( چار ) به دیسه یِ ( چال ) ، چارَگ ( چاره ) به دیسه یِ ( چالَک ) ( چاله ) ، نیز واگویی می شده است.
... [مشاهده متن کامل]
چنانکه در رویه 21 از نبیگِ ( فرهنگنامه کوچکِ پهلوی ) نوشته یِ ( دیوید مک کنزی ) آمده است:
( به واژگانِ درونِ کروشه یا براکت با آوایِ ( ل L ) ، ریز بنگرید. )
چال هر سپید پیشانی را گویند پیشانی هرچه پیش باشد -
چال هر گودی و خانه جانواران
وچال هوبره است و هردو پارسی است
به بز سیاه رنگ صورت سفید چال می گویند
چال ( chal ) : [ اصطلاح چوپانی ] گاو پیشانی سفید.
گود
منطقه چال چهل آب*چلویان. چلبیان. چلو*در اندیکا
محل سکونت طایفه خلیلی بیگیوند زیلایی *منجزی پلنگ *
********
طایفه چال لو چلبیانلو در ارسباران
تیره منجوان طایفه چلبیان لو
در زبان لری بختیاری به معنی
گودال
Chal
در زبان لری بختیاری به معنی
گودال.
Chal
در زبان لری بختیاری به معنی
گودی. گودال. جایی سرسبز
در بین دو کوه
لانه پرنده _گوداال بالای تپه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)